دشتعباس هنوز مینالد، هنوز خرابی و ویرانی و آوار است که میآید. نفت آمده و جنگ رفته، اما آبادانی نیامده، حال خوب نیامده و زنان دهلران و عینخوش و چشمهخوش، تاروپود زندگی را با دلهره و دلخوری و دلواپسی و دلنگرانی گره میزنند. سؤال میکنند، سؤال میکنیم، شما هم سؤال کنید چرا جنگ رفت و نفت آمد، آبادانی و دلخوشی به دشتعباس، به دهلران به شوش به سوسنگرد به هویزه به آبادان به خرمشهر نیامد؟ اینان مگر مردمان نیستند؟ سؤال کنیم، سؤال کنید چرا دشت عباس هنوز مینالد، هنوز ویران است.