چرا در بعضی از سازمان ها کارکنان خوب پیشرفت نمیکنند اما کارکنان ضعیف تر ترقی می کنند؟ برای پاسخ به این سوال این گزارش را بخوانید.
به گزارش نفت آنلاین، کسانی که دچار ترس هستند معمولا دور و بر خود را با آدمهای مثل خودشان پر میکنند. البته منطق اقتصادی ایجاب میکند که نهتنها برای جایگاههای مدیریتی، بلکه برای همه جایگاهها، شایستهترین گزینه را انتخاب کنید. اما همیشه الزاما منافع مدیران در راستای منافع سازمان نیست!
بزرگترین ترس مدیران بیکفایت این است که از طرف یکی از کارکنانشان به چالش کشیده شوند یا دستشان جلوی کارکنان رو شود.
در سازمانهای مبتنی بر ترس، کارکنان بیکفایت به جایگاههای مهم راه پیدا میکنند چون این افراد نمیتوانند مدیر را به چالش بکشند، پس تهدید محسوب نمیشوند.
در سازمانهای ناسالم اگر اطاعت نکنید، اخراج میشوید و وقتی احساس میکنید طاقتتان تمام شده و دیگر نمیتوانید شرایط نابسامان را تحمل کنید، به ناچار سازمان را ترک میکنید.
به همین علت است که کارکنان خوب، زودتر از بقیه استعفا میدهند. آنها هم اعتماد بهنفس بیشتری دارند و هم دهها فرصت شغلی بهتر در انتظارشان است. اما کارکنانی که دچار ترس هستند، میمانند و تحمل میکنند و حتی پیشرفت هم خواهند کرد!
در خصوص مدیران و روسای که هیچ تجربه ای در جاهای که هستند ندارند تنها راهی که میتوانند خودشان را به دیگر کارکنان دیکته کنند همین بد رفتاری و کنار گداشتن کارمندانی که سالها در ان قسمت زحمت کشیدن و تجربه کسب کردن و حالا که باید از تجربیاتشان استفاده بشود متاسفاته مدیرانی در راس قرار می گیرند که میدونن جایگاهشان انجا نیست اگر کارمندی هم بخاطر تجربه ای که دارد با دلیل و مدرک به رئیس تازه به دوران رسیده توضیح میدهد اما متاسفانه با نامردی همکارانی که دستمال به دست و پاچه خواری جزعی از حرفه انان هست زیر پای وی را خالی میکنند و صدها دروغ و غیبت را هم بهش می بندند و زندگی طرف را زیر رو می کند تا شاید از لحاظ اضافه کاری و دادن سمت به چشم رئیس جدید بیان خلاصه این نوع رفتارها که از بعضی همکارانی که غیر از اینکه پشت سر حرف زدن و تهمت زدن و خنجر از پشت زدن کاری دیگری بلد نیستند شدن بلای جان کارمندانی که با شرافت کار می کنند این افراد که تعدادشان هم متاسفانه کم نیست هر ماه ۱۲۰ ساعت اضافه کاری می گیرند و هر سال شایستگی هم A میگیرند نمیدونن که این امتیازات از خون سگ حرامتره . اگه هم این پیام را چاپ می کنید تا اسامی این نامردان را براتون بنویسم
سلام کاملا درست می فرمایید این جور ادارات از جهنم برای افراد با ایمان وپاک سرشت بدتر است همین برنامه ها سالها برایم اتفاق افتاد فقط خدا نجاتم داد از این ادمهای چابلوس
بلی متاسفانه واقعیت همینه ولی متاسفم برای اونا حتی دستی بر آتش نگرفته آمد بر پست های کلیدی دست یافته اند چون قدیم میگفتند صداقت بنده شناسنامه واحدم در اداره هستم ولی سی و چند سالیست cمیگیرم وتمام وظایف خودم را در قبال ایران عزیزم کردم هم رزمنده وهم جانباز دفاع مقدس هستم انشاالله این پاچه خوار ها وهزار روها روزی نابود میشن.آمین یا رب النجات
راه دیگر مدیران وسرپرستان بعضی خیلی زرنگ اند درمورد کار یارانه حل ازسرپرست پایین تر که خیلی بکار آشنا است مشورت می گیرد وخودش انفرادی با مسئولین بالا که اکثریت دهن بین هستند بازبن بازی وهزار ترفند دیگر کارو اصلاح کار وگزارش بنام خودش تمام می کنه بطوریکه لایه های زیرین یاسرگروهی که خیلی وارد است دیده نشه.
چون هیچی سر جاش نیست، چون نظارت قوی وجود نداره، باندبازی و رفیق بازی بیداد میکنه، یا یه پمپی رو به ترتیب اصولی نمیتونه روشن کنه، گرید ۱۸داره و ماهی ۶۷تومن حقوق میگره و بقیه حقوق بخاطر سقف حقوقی کمونه میشه
که باز جای سکرش باقیست که سقف گذاشتن تا ما بیشتر حرص نخوریم