کارگران پیمانکاری پتروشیمی مارون میگویند: «از آنجا که این شرکت وضعیت مالی خوبی نسبت به سایر شرکتها دارد باید ما را قرارداد مستقیم کند تا فاصله رفاهی میان ما و رسمیها کمتر شود.»
توسعه صنایع بالادستی کشور و رشد حجم تولیدات آنها قاعدتا باید به افزایش کیفیت زندگی کارگران این صنایع منتهی شود. برای نمونه در صنعت پتروشیمی تولیدات پتروشیمیایی ایران از یک و شش دهم میلیون تن در سال ۱۳۵۷ به حدود ۵۴ میلیون تن در سال رسیده است که نشان از رشد ۳۳ درصدی تولیداتِ این حوزه دارد اما این رشد موجب افزایش مکفی دستمزدها نشده است.
بر مبنای گزارش حقوق و دستمزدها، در سال ۹۷ کارگران این شرکتها به طور متوسط در هر ماه ۳ میلیون تومان دستمزد دریافت میکردند. کارگران شاغل در این صنعت به صورت روزمزد، قرارداد حجمی (پیمانکاری) و قرارداد مستقیم مشغول به کار هستند.
بر اساس ارزیابیهای میدانی خبرنگار ایلنا که در ماه گذشته انجام شده روزمزدها دستمزدهای بسیار پایینی را دریافت میکنند. قرار حجمیها هم بسته به نوع کارشان به طور متوسط بین ۲ تا ۳ میلیون تومان دریافت میکنند و کارگران قرارداد مستقیم هم بین ۴ تا ۵ میلیون و حتی بیش از ۵ میلیون تومان. البته این ارقام متوسط است و ممکن است که یک کارگر قرار حجمی ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان مزد دریافت کند. جدای از این مورد، این کارگران به معنای مرسوم روابط کار، امنیت شغلی ندارند؛ یعنی با آنها قرارداد موقت سه ماهه، شش ماهه و یکساله منعقد میشود.
بررسیهای خبرنگار ایلنا، نشان میدهد که در برخی از واحدهای پتروشیمی به ویژه پتروشیمیهای دولتی، طرح طبقهبندی مشاغل یا اجرا نمیشود و یا به درستی اجرا نمیشود. به گفته «عباس رضایی» فعال کارگری صنعتِ پتروشیمی، پتروشیمیهای نیمه دولتی و دولتی حتی بازرسیهای کار را تحت تاثیر قرار دادهاند و با ادارت کار مناطق ویژه و آزاد اقتصادی برای انجام شدن بارزسیها همکاری نمیکنند.
وی با اشاره به تخلفاتی که در زمینه ارائه لیست بیمهای کارگران صورت میگیرد، گفت: کارفرمایان و پیمانکاران پتروشیمیها در لیست بیمه عناوین شغلی کارگران را به درستی عنوان نمیکنند و حتی عنوان شغلی کارگر در قرارداد کار با عنوان شغلی که در لیست بیمه درج میشود متفاوت است؛ با این هدف که کارگر موفق نشود که با استفاده از مزایای قانون مشاغل سخت و زیانآور بازنشسته شود؛ چراکه کارفرمایان نمیخواهند بعدا از بابت پرداخت مابهالتفات ۴ درصدی حق بیمعه مشاغل سخت و زیانآور را پرداخت کنند.
تخلف در عرصه روابط کار در پتروشیمیها تنها محدود به مسائل بیمهای نمیشود؛ چراکه طرح طبقهبندی مشاغل هم یا در این واحدها یا اعمال نمیشود و یا به درستی اعمال نمیشود؛ به این معنی که به دستمزد کارگری با ۱۰ سال سابقه کار در این حوزه در یک عنوان شغلی مشخص و یک مدرک تحصیلی و شرایط شغلی مشابه در پتروشیمی (الف) پس از اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، ۵۰۰ هزار تومان اضافه میشود اما به کارگر دیگری که با همین شرایط در پتروشیمی (ب) که مثلا در منطقه عسلویه همسایه پتروشیمی (الف) است، ۳۰۰ هزار تومان! این در حالی است که طبقهبندی مشاغل قانون واحدی دارد و ضرایب و جدوال آن توسط وزارت کار به تمام ادارات کار ابلاغ شده است تا به شکل یکسان اجرا شود. این قانون در برخی مواقع آنقدر ابتر میماند که کارگران آن را با ترمیم مزدی اشتباه میگیرند و یا به طنز آن را ترمیم مزدی مینامند؛ برای نمونه کارگر پتروشیمی بندر امام خمینی با اشاره به گلایههای همکارانش نسبت به اجرای قانون طبقهبندی مشاغل به ایلنا، گفت: «به منظور اجرای طرح طبقهبندی مشاغل در یک واحد تولیدی لازم است که کمیتهای برای کارشناسی نحوه اجرای آن در واحد تولیدی تشکیل شود اما آنچه عملاً در پتروشیمی بندر امام اتفاق افتاده، یک ترمیم حقوق جزئی است که عمده افزایش دستمزدها به کارگرانی تعلق گرفت که دستمزد خیلی پایینی داشتند.»
از این موارد که اصلیترین دلایل اعتراض کارگران پتروشیمیها هستند، به کنار، کارگران این واحدها از وجود تبعیض میان خود و نیروهای رسمی و قرارداد مستقیم گلایه دارند.
پیمانکاریهای تامین نیروی انسانی به فرمان دولتها و عوامل آنها که سمبه پرزوری در این شرکتها دارند، بیداد میکنند و امور اداری، تعمیراتی، خدماتی و... را در دست دارند. این دسته کارگران با برچسبِ «ارکان ثالث» مشغول به کار هستند و میگویند که مزایای رفاهی رسمیها که استخدام شرکت نفت هستند و صندوق بازنشستگیشان، صندوق بازنشستگی صنعت نفت است را دریافت نمیکنند. برای نمونه از مسکن کارمندی محروم هستند، حق استفاده از باشگاههای ورزشی و تفریحی مجموعه نفت را ندارند. همچنین از حق پرواز، بعضا حق شیفت، حق دوری از خانواده، حق کار در شرایط آب و هوایی بد، حق ارتقای شغلی و... محروم هستند. آنها در چنین شرایطی صحبت از تبعیض گسترده میکنند و خواهان تبدیل وضعیت و قرار مستقیم شدن میکنند؛ هرچند رسمی مجموعه نفت شدن کجا و قرارداد مستقیم شدن کجا. هر شکل از تبعیض برای افکار عمومی آزاردهنده است. محصول هر جز از این حقوقِ نادیده گرفته شده؛ میشود اختلاف دستمزدی بسیار؛ به این معنی که کارمند رسمی پتروشیمی بهطور معمول ۱۵ میلیون تومان حقوق دریافت میکند اما یک کارگر پیمانکاری بسته به اجرای مواد حمایتی قانون کار، مانندِ طبقهبندی مشاغل و... به طور معمول بین ۲ تا ۵ میلیون تومان دریافتی دارد.
این کارگران در تشریح دلایل اعتراض میگویند: پتروشیمی مارون برخلاف سایر پتروشیمیهای منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر نیروهای پیمانکار را حتی به صورت قرارداد مستقیم استخدام نمیکند. یکی از دلایل حقوق و مزایای بسیار پایین کارگران این شرکت همین موضوع است. متاسفانه مدیریت شرکت همچنان نسبت به استخدام ما سهلانگاری میکند و حتی قانون طبقهبندی مشاغل را به درستی اجرا نمیکند تا از لحاظ معیشتی در شرایط بهتری قرار گیریم. میدانیم که استخدامی رسمی شدن دشوار است اما مدیریت پتروشیمی مارون حداقل میتواند کارگران را قرارداد مستقیم کند تا فاصله میان رسمیها و قراردادیها کاهش یابد. در حال حاضر حقوق نیروهای رسمی بیش از ۲ برابر دستمزد نیروهای پیمانکاری است.
کارگران معترض میافزایند: پتروشیمی مارون هر سال با مراکز آموزشی سطح شهر قراردادهایی منعقد میکند که تنها خانوادههای نیروهای رسمی میتوانند از آنها استفاده کنند. مارون همچنین بخشی از هزینههای خانوادههای نیروهای رسمی مانند سرویس ایاب و ذهاب دانش آموزان، شهریه دانش آموزان و... را تقبل میکند اما کارگران پیمانکاری از این مزایا محروم هستند. قراردادهایی هم با باشگاهای غذا و رستورانهای سطح شهر منعقد میشود که نیروهای رسمی و کارگری از آن بهرهمند میشوند؛ با این تفاوت که کیفیت و کمیت غذاهای نیروهای رسمی با کارگری متفاوت است و قابل مقایسه نیستند. این تبعیضها برای سهمیه پرواز که فقط نیروهای رسمی میتوانند از آن استفاده کنند، هم وجود دارد.
اعتراض در پتروشیمی مارون همزمان با اعتراضهای ماهشهر آغاز شد؛ اعتراضهایی که به گران شدن بنزین برمیگشت. آنگونه که کارگران میگویند حدود ۱۰۰ نفر از آنها به نمایندگی از سایر کارگران با کارفرما وارد مذاکره شدند اما حدود ۵ تا ۱۰ نفر از کارگران از توضیحاتی که به آنها داده شد، قانع نشدند و «به جهت حفظ آرامش شرکت» از کار تعلیق و به کمیته انضباطی معرفی شدند. از آنجا که پتروشیمی مارون برای اجرای قانون سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی از ۱۷ مهر ۱۳۹۰ وارد بورس اوراق بهادار شد و از ۸ شهریور ۱۳۸۸ از سهامی خاص به سهامی تبدیل شد، کارگران میگویند که این شرکت برای تبدیل وضعیت استخدامی آنها دستِ بازتری دارد.
به همین خاطر میگویند: وضعیت مالی پتروشیمی مارون نسبت به دیگر پتروشیمیهای منطقه خوب است و محدودیتهای اقتصادی سایر پتروشیمیهای نیمه دولتی را ندارد لذا میتواند به معیشت کارگران رسیدگی کند و تفاوت میان پیمانکاری و رسمیها را تا میزان زیادی کاهش دهد اما خواسته ما فراتر از این است و خواهان تبدیل وضعیت استخدامی خود هستیم.
پس از اعتراضهای روزهای گذشته و معرفی تعدادی از کارگران به کمیته انضباطی، ظاهرا تصمیمهای دیگری هم توسط مدیریت شرکت گرفته شده است. کارگران در این مورد میگویند: تا پیش از بالا گرفتن اختلافهای کارگری و کارفرمایی، کارگران در هرماه مجاز به استفاده از ۱۲۰ ساعت اضافه کاری بودند اما بر مبنای دستوری اضافه کاری به ۸۰ ساعت در ماه محدود شده است. در این مورد با مسئولان شرکت صحبت کردیم اما میگویند که با اضافه کار بیشتر از ۸۰ ساعت موافقت نمیکنند.
درباره موضوعهای مطرح شده با «سیداسفندیار صلاحتپور» مدیر منابع انسانی پتروشیمی مارون گفتگو کردیم.
تفاوتی که میان کارگرانِ پیمانکاری و رسمی وجود دارد و کارگران از آن به عنوان تبعیض یاد میکنند، چه ابعادی دارد؟
مارون در میان پتروشیمیهای ماهشهر به شرکتی معروف است که بیشتر از سایر شرکتها از کارگران حمایت میکند. ما سعی کردیم و میکنیم که فاصله نیروهایی که صندوق بازنشستگیشان صندوق بازنشستگی کارکنان نفت است با نیروهایی که تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی هستند و با ارکان ثالث در پتروشیمیها کار میکنند، کم شود. اما قیاس نیروهای رسمی و پیمانکاری درست نیست. اگر بخواهیم مقایسه کنیم باید نیروهای رسمی مارون را با نیروهای رسمی سایر شرکتهای پتروشیمی و نیروهای پیمانکاری مارون را با نیروهای پیمانکاری سایر شرکتها مقایسه کنیم. از این قیاس میتوانیم نتیجه بگیریم دستمزدی که مارون به کارگران پیمانکاریها پرداخت میکند و تسهیلات رفاهی که برای آنها در نظر میگیریم از لحاظ کمیت و کیفیت نسبت به شرکتهای همرده برتری دارد. بعضا تسهیلاتی را در نظر گرفتهایم که یا در سایر شرکتها وجود ندارد یا بسیار کمرنگ است؛ از جمله تسهیلات بانکی کم بهره، تسهیلات سفر با خانواده و... . لازم است که بگویم مارون از محل خالص درآمدهای خود در بانکهای تجارت، پستبانک و ملت سرمایهگذاری کرده است و از محل این سرمایهگذاریها به کارکنان و مدیران خود تسهیلات کم بهره پرداخت میکند. این در حالی است که شرکتهای دیگر تنها به مدیرها، سرپرستها و افرادی که سمتی در شرکت ندارند، تسهیلات میپردازند. تفاوتی نمیکند که شما کارگر روزمزد، پیمانکاری و... مارون باشید، ما به همه تسهیلاتی پرداخت میکنیم که کارمزد آن تنها ۲ درصد است. همین تسهیلات را به مدیرها و کارکنان رسمی شرکت هم پرداخت میکنیم؛ با این تفاوت که کارمزد آن حدود ۱۲ درصد است. مارون تفاوت ده درصدی کارمزد تسهیلات رسمیها و پیمانکاریها را میپردازد. به معنای دیگر ما برای تقویت قدرت اقتصادی کارکنان خود سرمایهگذاری کردهایم. در ضمن برای کارگران پیمانکاری، سفر به مناطق شمالی کشور و سفر به مشهد را در نظر گرفتهایم.
اما به هرحال یکسری تفاوتها وجود دارد که کارگران این اندازه گلهمند هستند؟
تفاوت میان مدیران، نیروهای رسمی، پیمانکاری و... را کم کردیم. قبلا تفاوت زیاد بود اما از پس از واگذاری مارون به بخش خصوصی گام به گام تفاوتها را کم کردیم تا به امروز رسیدیم؛ برای نمونه همین سهمیه سفر. در حال حاضر هر یک از کارکنان پیمانکاری که بهرهوری مناسبی داشته باشد را به سفر میفرستیم.
درباره اجرای طرح طبقهبندی مشاغل که کارگران میگویند به درستی اجرا نمیشود، چه کردهاید؟
با اجرای طرح طبقهبندی مشاغل در مارون برای اولین بار ۴۰ درصد به دستمزد کارگران اضافه شد. سابقه ندارد که در شرکتی طرح طبقهبندی مشاغل اجرا شود و ۴۰ درصد به دستمزد کارگران اضافه شود. این طرح را اجرا کردیم تا وضعیت معیشتی کارگران بهبود یابد. بعضا از سوی رسمیها تحت فشار قرار گرفتیم تا این ۴۰ درصد را به آنها هم پرداخت کنیم اما در این مورد قانون دست ما را بسته است. فکر میکنم مارون در رسیدگی به کارکنان خود در میان شرکتهای دیگر نمونه باشد؛ با این همه نمیتوانیم دامنه پرداختها و تسهیلات خود را گسترش دهیم؛ تا اندازهای که تفاوت دستمزدی پیمانکاریها و رسمیها را پوشش دهد. این هم دلیل دارد. شرکتهای دیگر پتروشیمی توان چنین پرداختهایی را ندارند و در نتیجه تفاوت میان مارون و دیگر شرکتها، موجب اعتراض کارگران دیگر شرکتهای پتروشیمی میشود؛ به ویژه در منطقه ماهشهر که شرکتها از لحاظ مسافت فاصله چندانی با یکدیگر ندارند.
نیروهای پیمانکاری چه میزان دستمزد دریافت میکنند؟
بیش از ۱۸۰۰ کارگر پیمانکاری در مارون وجود دارند که در مشاغل فنی و خدماتی حضور دارند. فکر میکنم که میانگین دستمزد حدود ۷ میلیون تومان باشد. یک آبدارچی با بیش از ۲۰ سال سابقه کار، ۳ میلیون تومان دستمزد دریافت میکند. ما همچنین پاداش تولید پرداخت میکنیم به صورت مستمر هر ۳ ماه یکبار پرداخت میشود. یکسری پاداشهای پراکنده هم گهگاه پرداخت میشود مثلا پس از انجام تعمیرات اضافی برای جبران زحمت کارکنان به آنها پاداش پرداخت میکنیم که البته برای پرداخت پاداشها یا اضافه حقوق باید از هیات مدیره مجوز بگیریم. همچنین پس از برگزاری مجمع و بررسی صورتهای مالی پاداش دیگری هم پرداخت میکنیم. تعداد پاداشهای سالیانه به ۴ مورد میرسد. اگر این پاداشها را در کل سال در نظر بگیریم و بر دستمزدها تقسیم کنیم، در هرماه به جای واحد ۱ دستمزد، ۱.۲ واحد دستمزد میپردازیم. به هرشکل ما یک دستمزد داریم که به طور متوسط ۷ میلیون تومان است و یک پاداش داریم که به طور متوسط حدود ۳ میلیون تومان است که هر ۳ ماه یکبار پرداخت میشود.
برای کارگران روزمزد چه کردهاید؟
مارون نزدیک ۱۶۰ کارگر روزمزد دارد که بین تا ۸ تا ۹ سال سابقه کار دارند. کمترین آنها ۲ سال سابقه کار دارد. در گذشته کارهایی به این افراد سپرده شده بود که متناسب با آنها دستمزد دریافت نمیکردند؛ چراکه روزمزد هستند. آنها همچنین نه امنیت شغلی نداشتند و نه اینکه از بیمه پایه برخوردار بودند. با خود گفتیم که باید برای آنها کاری کنیم. برای همین در هفته کارگر سال ۹۷ بهکارگیری ثابت آنها را مطرح کردیم و در هفته کارگر سال ۹۸ آنها را جذب شرکت کردیم. این موضوع در پاداشهای آنها تاثیر زیادی داشت. حالا آنها به طور متوسط ۵ میلیون تومان دستمزد دریافت میکند. همه اینها موجب شده تا افرادی از بزرگان منطقه نامه بیاورند تا در ماورن استخدام شوند. در برخی موارد حتی ارکان ثالثیها دستمزدهای بیشتری نسبت به رسمیها دریافت میکنند.
در زمینه پخت غذا و رستورانی که کارگران در آن مینشینند تفاوتی میان رسمیها و پیمانکاریها وجود دارد؟
در مارون یک رستوران پخت غذا بیشتر نداریم. کل غذای ما در یک رستوران پخت میشود. پیمانکار غذای پرسنل با پیمانکار غذای مدیران و رسمیها هیچ تفاوتی ندارد؛ اما برای توزیع غذا میان افراد، ۴ رستوران داریم. ۱. در هر واحد یک رستوران کوچک داریم که غذای رستوران اصلی در ظرفهای بهداشتی در این رستوران سرو میشود. ۲. رستورانی در سایت صنعتی خود داریم که به رستوران کارگری معروف است و همان غذایی که در رستوران اصلی سرو میشود به رستوران کارگری میآید. ۳. یک رستوران اصلی داریم که منعی برای حضور کارگران در آن وجود ندارد. ۴. در گذشته یک رستوران VIP برای میهمانان خاص با غذاهای خاص در مارون وجود داشت که از زمانی که آقای محمدی مدیرعامل شرکت شدند، در آن بسته شد. تنها یکبار آن را باز کردیم و آنهم به خاطر اینکه مدیران عامل سایر شرکتها برای جلسه به مارون آمده بودند و رستوران اصلی جا نداشت اما همان غذایی که در رستوران اصلی سرو شد را به رستوران VIP آوردیم.
کارگران میگویند که از سهمیه پرواز رسمیها محروم هستند.
بستگی دارد. یکسری از نیروهای پیمانکاری سهمیه پرواز ندارند اما سهمیه پرواز را هم برای رسمیها و هم برای کارگرانی که تحت عنوان ارکان ثالث با عنوان نیروی پیمانکاری کار میکنند در نظر گرفتهایم؛ تفاوتی میان اینها قائل نشدیم. برای نمونه دو شرکت تامین نیروی انسانی به نام «نوید آورران کارون» و «شرکت ویس ماهشهر» در مارون داریم که کارگران آنها سهمیه پرواز دریافت میکنند. اما شرکتی به نام «اکشن» وجود دارد کارهای تعمیر و نگهداری را در مارون انجام میدهد. این شرکت به صورت حجمی قرارداد دارد؛ یعنی در پیمان انجام کار مهم است؛ حالا اکشن میتواند این کار را با ۵۰۰ کارگر انجام دهد یا ۳۰۰ نفر. این دسته کارگران برای اکشن کار میکنند نه مارون. بنابراین سهمیه پرواز به آنها تعلق نمیگیرد؛ با این حال یکسری مزایا را که برای ارکان ثالثیها در نظر گرفتیم برای کارگران اکشن هم در نظر گرفتیم.
چه تعداد شرکت با مارون قرارداد حجمی دارند؟
شرکت «پرنگار» که کار بستهبندی را انجام میدهد. شرکت اکشن که کار تعمیر و نگهداری را انجام میدهد، شرکت «امید اندیشه یاران» که کار تامین نیروی حراست را برعهده دارد و شرکتی دیگر که امور راهوری پخت غذا را انجام میدهد. همانطور که گفتم در حال حاضر سهمیه پرواز به کارگران این شرکتها تعلق نمیگیرد اما ممکن است که زمانی که مناقصه جدید برگزار میکنیم یا قرارداد این شرکتها را تمدید میکنیم اصلاحاتی در نظر بگیریم که به نفع کارگر باشند.
یکی از اصلیترین خواستههای کارگران ارکان ثالثی مارون، قرارداد مستقیم شدن است. برنامهای برای این کار دارید؟
صحبتهای در این مورد شده است اما اینکه اجرایی شود یا ظرف چه مدت اجرایی شود را نمیدانیم و نظری هم نمیتوان بدهم. اما در حال اصلاح قراردادهایِ این کارگران هستیم و سه اقدام مشخص را در نظر داریم: ۱. تبعیض را بین نیروهای رسمی و قراردادی کم کنیم ۲. دریافتیها را به هم نزدیک کنیم ۳. تسهیلات رفاهی را یکسان سازی ۱۰۰ درصد کنیم. تنها تفاوتی که باید بین ارکان ثالثیها و رسمیها وجود داشته باشد نوع صندوقهای بازنشستگیشان است. برای انجام این سه هدف یک پیمانکار مطالعاتی میگیریم. صحبتهایی در این مورد شده و موضوع آن جدی است. در حال حاضر در مرحله مناقصه هستیم.
وضعیت ۵ تا ۱۰ کارگری که از کار تعلیق شدهاند چه میشود؟ آیا برنامهای برای بازگشت به کار آنها دارید؟
باید واقع بین باشیم. صنایع نفت و پتروشیمی در جنوب کشور و در عسلویه و ماهشهر متمرکز شدهاند. این صنایع همجوار هستند و تصمیمهای ما سایر شرکتها را هم تحت تاثیر قرار میدهد. اگر مارون بدون در نظر گرفتن توان سایر شرکتها دست به کاری بزند، برای آن شرکتها تبعات دارد. اجازه نمیدهیم که تصمیمهای ما سایر شرکتها را دچار مشکلاتی مانند اعتصاب کند. در همین حال احترام به قوانینی مانند قانون کار و در راس آن قانون اساسی برای همه ما مهم است. باید توجه داشت که قانون کار مناطق آزاد و ویژه اقتصادی تحت عنوان «قانون اشتغال در مناطق... » با قانون کار در سایر مناطق کشور متفاوت است و مارون مکلف به رعایت آن است. انتظار داریم که کارگرانی که آنها را به کمیته انضباطی معرفی کردهایم و تعداد آنها کمتر از ۱۰ نفر است، حدود قانون را خوب درک کنند و شرایط شرکتهای همجوار ما را هم در نظر بگیرند. ممکن است که مارون دستمزد آبدارچی خود را از ۳ میلیون تومان به ۵ میلیون تومان برساند اما نمیتواند صندوق او را تغییر دهد؛ یعنی او را به وزات نفت معرفی کند تا به صورت رسمی استخدام شود.
این کارگران میگویند که در چارچوب حقوق صنفی اعتراض کردهاند.
گفتند ناهار نمیخوریم و به نشانه اعتراض به رستوران نمیآییم. با آنها جلسه گذاشتیم کمتر از ۱۰ نفر از آنها قانع نشدند. حراست شرکت تشخیص داد که اینها جو را متشنج میکنند. به همین خاطر به طور موقت آنها را کنار گذاشتیم تا کمیته انضباطی در مورد آنها نظر دهد. رای کمیته انضباطی هرچه باشد حتی اگر بازگشت به کار باشد، میپذیریم. به زودی کمیته انضباطی تشکیل میشود تا انتظار این آقایان در مورد تصمیم کمیته انضباطی به درازا نکشد.
گویا شرکت نسبت به همزمانی آغاز اعتراضهای ماهشهر و اعتراضات کارگری، گلایه دارد.
در ماهشهر تنوع قومیتی وجود دارد. توام با این تنوع قومیتی مشکلات اقتصادی و بیکاری هم هستند. همزمانی این اتفاق با اعتراض به افزایش قیمت بنزین آن را خاص کرد. اعتراض این عده در چنین شرایطی میتوانست خیلی زود از کنترل خارج شود که تبعاتی برای کل منطقه داشت و حتی پتانسیل این را داشت که به مسئله ملی تبدیل شود. برای همین سعی کردیم به سرعت از تسری آن به دیگر مسائل منطقه جلوگیری کنیم. این نیست که ما دغدغههای اقتصادی کارگران و مردم منطقه را درک نکنیم اما این مسائل میتوانست مارون و ماهشهر را متاثر کند. مارون به خاطر حساسیتهایی که نسبت به معیشت مردم منطقه دارد، مسئولیتهای اجتماعی خود را گسترده کرده است. کمکهای ما به مردم منطقه بدون هیچ چشمداشتی انجام می شود.
آیا این کارگران را در زمانی تعلیق کردهاید که با شرکت قرارداد داشتند؟
بله، قرارداد دارند. قراردادهایی که در مارون بسته میشوند ۱ ساله هستند. به هر صورت کمیته انضباطی را تشکیل و با در نظر گرفتن مصالح عمومی تصمیم میگیریم. من به عنوان مدیر منابع انسانی در کمیته انضباطی حضور دارم. حتما سعی میکنیم که رای کمیته انضباطی عادلانه و در چارچوب قانون باشد.
در صورتی که پیمانکاران مارون دستمزدهای کارگران خود را به موقع نپردازند، مارون چه میکند؟
بهطور معمول دستمزدهای کارگران مارون ۲۸ تا ۳۱ ماه پرداخت میشود. اگر پیمانکاری تاخیر داشته باشد از محل منابع مارون دستمزدها را پرداخت میکنیم تا بعد از محل ضامنت حسن انجام کار، آن را کسر و به حساب شرکت برگردانیم.
اصلاح ساختار تولیدی پتروشیمیها راهی برای بقا
در حالی به گفته کارگران پتروشیمی مارون وضعیت بهتری در پرداختیهای خود نسبت به سایر شرکتهای پتروشیمی دارد که عموم کارگران این صنعت حال و روز خوبی ندارند؛ به ویژه کارگران پتروشیمیهایی که در شهرهای مرکزی و غربی کشور فعالیت میکنند؛ برای نمونه پتروشیمیهایی که در کرمانشاه قرار دارند، رسیدگی به کارگران را رها کردهاند و دستمزدهای آنها را با چندماه تاخیر پرداخت میکنند. در سالهای گذشته شاهد چند اعتراض کارگری در این منطقه بودیم که پای سازمان خصوصیسازی را هم به آن باز کرد؛ چراکه این شرکتها پیشتر در راستای اجرای سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی واگذار شده بودند.
این در حالی است که پتروشیمیها مشمول معافیت مالیاتی شدهاند. برای نمونه در شهریور ماه سال ۹۷ «پدرام سلطانی» از اعضای هیات مدیره اتاق بازرگانی ایران اعلام کرد که شرکتهای پتروشیمی پالایشی، فولاد، مس و امثالهم از جیب ملت ۳۰ هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی دریافت کردهاند که گفته میشود معادل یک پنجم کل وصولی مالیاتی کشور است. مشکلات اقتصادی پتروشیمیها با وجود اعطای معافیت مالیاتی حل نشده است و باید چارهای اساسی برای آنها اندیشید. پیشنهادهایی برای اصلاح ساختار تولیدی آنها داده شده است اما این نیازمند ورود قوی حاکمیت است.
خدا لعنت کنه کسی که پیمانکاری رو درست کرد وکسی که دارد الان در شرکت نفت اجراش میکنه الان یه رسمی با بیست سال حدود ۱۵ میلیون حقوق میگیره اما یه پیمانکاری نهایت ۴میلیون
نیروهای رسمی برای ورود به صنعت نفت فرآیند قانونی طی نموده اند یعنی گذراندن آزمون کتبی و مصاحبه و گزینش و طب صنعتی و... ولی نیروهای پیمانکاری با سفارش و بدون طی نمودن فرآیند ورود کرده اند نمیشود نیروهای رسمی و پیمانکاری را با هم مقایسه کرد نیروهای رسمی مسولیت انجام کارها و فر آیندها رابر عهده دارند و نیروهای پیمانکاری نیروهای وردستی هستند
وردست خودتی ، تو سیستم خروجی امثال تو بیشتر هست یا نفراتی کار اجرایی سایت رو جمع میکنن، دری به تخته خورده رسمی شدین ، یا بارابطه یا با امتیاز یا اینکه اقتضای شرایط اون وقت مملکت بوده ، اگه ماها نباشیم شما عرضه جمع کردن شلوار خودتونو رو هم ندارین
فلسفه بکار گیری نیروهای پیمانکاری کوچک کردن دولت و واگذاری کار به بخش خصوصی بوده نه اینکه نیروهای پیمانکاری مزایای نیروهای رسمی را دریافت کنند اگه بخواهد ابنطور باشد که همان نیروی رسمی استخدام میکردند
پیمانکار گرفتین کار که نمیکنین هیچ ، پول های میلیاردی هم به حساب صاحب شرکت ها روونه میکنین ، همه این شرکت ها به واسطه ی نفرات رسمی مناقصه میگیرن ، والا برای رسمی ها دو سر سود شده
به خدای قسم من عسلویه پتروشیمی کار میکنم فقط ما کارگر های پیمانکار کار میکنیم رسمی ها هیچ اصلا نمیدونن کار چیه فقط پول جمع آوری میکنن حقوقشن بین ۱۵.تا ۳۰ هستش اما ما چی ۳.تا ۵ پیمانکار هم که دزدن حق ما را میخورند تو پتروشیمی کاویان واقعا حقوق افتضاح هست بردها هم اینجوری نیستن به خدا که با هوشون رفتار میکنن
مگه دعوتتون کردند بیایید پیمانکاری سر کار اولش با زدو بند اومدید سرکار حالا توقع دارید مثل یه نیروی رسمی باشیداگه قرار بود مثل یه نیروی رسمی با شما برخورد بشه خوب دولت نیروی رسمی استخدام میکرد
تازه خدا پدر مادر احمدی نژادو بیامرزه که گفت پیمانکاری جمع بشه تو اداره ما که صد تا پیمانکار واسیه اینکه رشوه بگیرن از اونها دایر کرده بودند و می تازوندن و خدایی می کردن پول تو جیب می زدن احمدی نژاد خدا امواتت و بیامرزه
تازه خدا پدر مادر احمدی نژادو بیامرزه که گفت پیمانکاری جمع بشه تو اداره ما که صد تا پیمانکار واسیه اینکه رشوه بگیرن از اونها دایر کرده بودند و می تازوندن و خدایی می کردن پول تو جیب می زدن احمدی نژاد خدا امواتت و بیامرزه
اگر خیلی رسیدگی میکنین ارسال نظر را نگذارید پشت صدتا تبلیغ وبعد سنوات پاداش بازنشستگی را به یغما بردند دنبال کنید ملی حفاری ۱۷ ماه نفت کارتشون شارژ نشده
رسمی غیر رسمی نداریم ازمون و...ملاک نیست همه میدونین الکیه .فقط اون بابایی که گزینش میکنه پیش پروردگار مسووله که اقا یا خانم فلانی چند تا فک و فامیل واشنا وعمه وخاله وبرادر ودایی و...سر کار استخدام شدند یک شرکت.یا فلان مسوول رده بالا دستش نمیرسه والا از امواتشم استفاده میکرد.ملاک ایرانی بودنه فقط.اونم ازهمه طیف.وملاک تو بدنه شرکت کاراست فقط کار.
سلام قبلاازطرف وزارت نفت بازرسان سرمی زدندوجویای روزمره وحقوق کارمندای شرکتهابودن ولی متاسفانه کارگران منطقه ویژه نصف حق خودرادریافت نمیکنندوحتی کسی ازحال واحوالشان پرسی نمیکندوفقط دروقت ضرورت ازآنهایادمیشودومتاسفانه الان شرکت پتروشیمی رازی که به ترکیه واگذارشده کمترین حقوق منطقه درارکان ثالث رادارنداگرهم کسی حرف زدیاشلاق یااخراج یابه دادگاه احضارمیشودونمیدانن بکجامراجعه کنندخودم ۱۷سال سابقه دارای دوفرزندودراداره حراست نگهبان مشغول بکارهستم وبعدازاین همه سابقه حقوقم به پنچ میلیون نرسیده واگردرباره حقوق اعتراض کنم درجااخراج میشوم ولی امنیت یک شرکت وبااین همه درآمداماکمترین حقوق درمنطقه ویژه ودرخودشرکت رازی رادریافت میکنیم وجلوی خانواده خودم همیشه شرمنده ماندم وقتی نمیتوانم برای خانمم یک گوشی بگیرم آیاتاکی قشرکارگری فقط حسرت بخورن امارسمیهایمان ۱۰برابردریافت میکنن فقط بایدمنتظرفرج باشیم والاکارگرمحکوم به نابودیست دراین زمان بااین مسئولانی که بی تفاوت هستن نصبت به کارگران
خواهشمندم درمورد پتروشیمی آریاساسول هم موارد فوق و تبعیض وحشتناک بین نفرات پیمانکار و رسمی را بررسی نمایید،سهام فقط به رسمی ها دادن و حقوق پیمانکاران حدوداً چهار تا پنج ملیون هست،پاداشها هم یا نمیدن یا خیلی کم میدن.