در صورتی که حمله به نفت کش ایرانی را به تلاشهای مستمر اسرائیل برای انفجار منطقه ربط دهیم، میتوانیم تفسیری منطقی برای آن بیابیم.
نور الدین اسکندر در المیادین نوشت: در صورتی که حمله به نفت کش ایرانی را به تلاشهای مستمر اسرائیل برای انفجار منطقه ربط دهیم، میتوانیم تفسیری منطقی برای آن بیابیم.
به گزارش نفت آنلاین ، در ادامه این مطلب آمده است: در لحظهای که با ورود ترکیه به شرق فرات و حمله به مناطق کردنشین در شمال سوریه، میدان جدیدی در منطقه شعله ور شد، دریای سرخ شاهد یک حادثه بسیار مهم و خطرناک بود.
هدف گرفته شدن نفت کش ایرانی که در حال عبور از دریای سرخ بود، منجر به تغییر مسیر آن و حرکت آرامش به سمت آبهای خلیج فارس شد.
از نظر مکانی، این حادثه در آبهای دریای سرخ، نزدیک به شهر جده عربستان سعودی اتفاق افتاد. دلالت مکانی و در کنار آن، نزدیکی حادثه به عربستان، حکایت از آن دارد که آبهای دریای سرخ، تبدیل به محل تمرکز آمریکا و اسرائیل و تلاشهای دائمی آنها برای مقابله با حضور ایران شده است.
این موضوع روز دوشنبه از زبان سخنگوی وزارت خارجه ایران، عباس موسوی، بیان شد، که در ضمن صحبتهایش تاکید کرد که نفت کشهای ایرانی در طول ماههای گذشته در معرض عملیات خرابکارانه در دریای سرخ قرار گرفته اند.
آنچه معانی نهفته در این حادثه را تقویت میکند، اعلام ایالات متحده در مورد اعزام نیرو و جنگنده به عربستان، درست چند ساعت پس از هدف گرفته شدن نفت کش ایرانی است.
اشاراتی که دربردارنده خبر ارسال تجهیزات نظامی به عربستان بود و پیامهایی که در حمله به نفت کش ایرانی وجود دارد، بیانگر نیاز مستمر عربستان سعودی به حمایت آمریکاست و این درست برخلاف ادعای سعودیها در این باره است که توان دفاع از خود و حتی پیروزی در جنگ یمن را دارند.
در ماههای اخیر، اسرائیل تلاش کرد با انجام حملاتی در سوریه، عراق و لبنان، همه را به سمت جنگ سوق دهد، اما نتوانست دولت ترامپ را وارد این جنگها کند و برعکس، جان بولتون که همواره تشویق به جنگ میکرد نیز برکنار شد.
این منطق با نظری به تلاشهای دائمی اسرائیل برای افزایش نفوذ و سیطره اش در دریای سرخ، تقویت میشود. افزون بر اینکه روزنامههای اسرائیلی در روزهای گذشته همواره از نگرانی اسرائیلیها از چشم پوشی آمریکا از آنها، گفته و تاکید میکردند که باید با به راه انداختن جنگی علیه ایران، محاسبات واشنگتن را تغییر دهند.
انفجار نفت کش ایرانی همچنین نشان دهنده کلافگی محور محاصره ایران به رهبری واشنگتن است، که شاهد ادامه قدرت تهران برای صادرات نفتش، با وجود تحریمهای شدید است. در ادامه، حرکت نفت کشهای ایرانی در دریاهای بین المللی، به معنای شکست مفتضحانه سیاست تحریمهای واشنگتن است.
اما در این میان، مساله عجیب، اصرار دولت آمریکا بر استفاده از قدرت و کنار گذاشتن موازین اخلاقی و قانونی، برای دست یافتن به راه حلی در رابطه با ایران است.
در کنار تردیدهایی که میتوان در مورد طرفی که بیشترین سود را از انفجار نفت کش ایرانی میبَرَد، مطرح کرد، برایان هوک تاکید میکند که پیام کشورش برای ایران، دعوت از آن برای داشتن رفتاری شبیه دیگر دولتها، یا مشاهده اقتصاد رو به فرو پاشی آنهاست؛ اظهاراتی که به معنای اعلام علنی واشنگتن و اعتراف مستقیم آن به استفاده از سلاحِ به قحطی کشاندن ملتها، برای اطاعت از آمریکاست. در غیر این صورت، منظور هوک از اینکه ایران باید مانند دیگر دولتها رفتار کند، چیست؟
شاید اظهارات هوک در مورد مهم خواندن سفر وزیر دفاع عربستان به واشنگتن، بتواند مساله را واضحتر کند؛ عربستان سعودی تهدید جدیدی را از دولت ترامپ برای ایران اجاره کرد، که ترجمه آن، ارسال تجهیزات نظامی و اعزام سرباز برای سعودیهاست و علت نیاز عربستان به توانایی نظامی آمریکا، شکست ریاض در میادین مقابله با تهران است.