در این مقاله به بررسی چهار حوزه از استراتژیهای مدیریت دانش در صنعت نفت و گاز شامل کارکنان، تکنولوژی، فرهنگ و فرآیندهای سازمان و پرداخته شده است.
کارکنان
اولین استراتژیهای مدیریت دانش که باید در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی مورد توجه قرا گیرد استفاده اثربخش از نیروی کار در سازمانهاست. نیروی کار در کانون فرایندهای مدیریت دانش در سازمان های نفتی و گازی قرار دارد. همچنین منابع انسانی مهمترین عامل موفقیت مدیریت دانش بوده و بین اجرای فرایندهای مدیریت دانش و توسعه نیروی کار رابطه مثبتی وجود دارد. در ادامه سه عامل برای بهینهسازی استفاده از نیروی کار در شرکتهای نفتی تشریح شده است.
رهبری
نقش رهبران شرکتهای نفت و گاز در استراتژیهای مدیریت دانش آبشاری تعریف و تعیین شده است. اولین استراتژی مدیریت دانش توصیه به استفاده از مکانیسم هدفگذاری برای اطلاعرسانی درباره استراتژی شرکت در کنار تعریف شفاف نقشها و مسئولیت نیروی کار در فرایند مدیریت دانش است.
استراتژی دوم استفاده از روشهای نوآورانه در زمان تعریف استراتژیها و تسهیل اجرای مدیریت دانش بهمنظور حفظ مزیت رقابتی است. بنابراین، رهبران کسبوکار باید ضمن ایجاد کانالهای ارتباطی اثربخشی، از روشهای مربیگری کارمندان استفاده کنند و مطابق با چالشهای بازار در استراتژیهای کسبوکار خود بازنگری کنند. مدیران باید اهداف را به موازات استراتژیهای مدیریت دانش شرکت تدوین کرده و متوجه شوند که کارمندان بهروشنی آنها را درک میکنند.
افزایش اعتماد و مشارکت در سازمان
رهبران کسبوکار در زمان تعریف فرآیندهای مدیریت دانش باید به سطح اعتماد کارمندان سازمان خود توجه داشته باشند. پژوهشگران بیان کردند که عدم اعتماد عامل بازدارنده رسمیت یافتن دانش در شرکتهای نفت و گازی است.
مدیران باید برای افزایش سودآوری کسبوکار، با چالشهای مشارکت کارمندان در فعالیتها مقابله کنند. انگیزه برای تسهیم دانش و رسمی سازی دانش در میان همکاران از جمله نتایج افزایش اعتماد کارمندان به سازمان است. تعریف فرصتهای شغلی، انجام اقدامات چندمنظوره برای تبادل داده، اجرای سیستمهای پاداش برای انگیزش کارمندان، شفافسازی نقشها و مسئولیتهای کارمندان و رهبران پیشنهادهایی برای افزایش مشارکت در اشتراک دانش کارمندان است. هدف از استراتژی مدیریت دانش شناسایی تلاش کارمندان و سهم آنها در تحقق اهداف کسبوکار بهمنظور افزایش اعتماد در سازمانهاست.
آموزش کارمندان برای ایجاد شایستگیها
بدلیل تخصصهای شغلی در صنعت نفت و گاز، فرایندهای انتقال دانش (KT) و کاربرد دانش (KA) برای آموزش پرسنل اهمیت بسزایی دارد. رهبران صنایع نفتی و گازی میتوانند در فرایند انتقال دانش از طریق آموزش و راهنمایی کارایی کارکنان را افزایش دهند. سه روش آموزشی اثربخش بهعنوان بخشی از استراتژیهای مدیریت دانش عبارتند از:
مربیگری آموزش ضمن خدمت شامل انتقال دانش از همکاران یا نیروی کار در حال بازنشستگی به نیروی کار کمتجربهتر و آموزش حضوری در کلاسهای درس است.
آموزش ضمن شغل شامل یادگیری از همکاران در طی کار تیمی بدون وجود هیچ هدفی برای انتقال دانش است که در مقایسه با مربیگری دارای محدودیت زمانی است و لازم است تا اهداف انتقال دانش تعریف شوند. ممکن است رهبران کسبوکار برای جذب دانش از افراد در حال ترک سازمان و درعینحال برای حفظ شایستگی در سازمان از هر دو استراتژی استفاده کنند.
آموزش حضوری یا کلاس درس ازجمله فرایندهای آموزشی رسمی هستند که نیروی کار را قادر میسازند تا از ارائهدهندگان بیرونی بیاموزند و پایگاه دانش شرکت را تقویت میکند. این روش آموزشی برای نیروی کار انگیزهبخش است زیرا آنها دانش را برای خود و برای شرکت کسب میکنند. همچنین آموزش بیرونی فرصت همکاری و تقویت خلاقیت کارمندان در مشاغلشان برای تثبیت دانش در سازمان را افزایش میدهد.
برگزاری دوره مدیریت دانش در سازمان باید بهمنظور ارزیابی کارایی آموزش و تأثیر آن بر پایگاههای اطلاعات دانش شرکت مکانیزمی وجود داشته باشد تا برای کارکنان و سازمان بهترین روش انتخاب شود. لازم است برنامهها و روشهای آموزشی به موازات تغییرات در صنعت نفت و گاز و محیط عملیاتی شرکتها و تکامل شغلی کارمندان تغییر کنند.
پیشرفتهای فناورانه
پیشرفت فناوری شرکتهای نفت و گاز برای اجرای استراتژیهای مدیریت دانش اشاره در سازمان ضروریست. همچنین استفاده از سیستم مدیریت دانش در تعیین استراتژیهای کسبوکار شرکتها اجباریست. بنابراین رهبران کسبوکار باید زیرساخت فناوری را با استراتژی کسبوکار خود همسو سازند و در نتیجه استراتژیهای مدیریت دانش را از استراتژی کسبوکار اقتباس کنند. چند پیشرفت فناورانه قابل استفاده در صنعت نفت و گاز اشاره وجود دارد که که به اجرای موفقیتآمیز طرحهای مدیریت دانش کمک میکنند.
اولین مورد استفاده از یک پایگاه داده برای مستندسازی دانش سازمانی و توانمندسازی کارمندان برای مستندسازی دانش صریح و انتقال دانش اثربخش در سازمان است. همچنین میتوان از این پایگاههای اطلاعاتی برای نگاشت دانش در همه واحدهای سازمانی، مدون سازی دانش و مستندسازی دانش بازنشستگان استفاده کرد. نمونههای دیگر عبارتند از اجرای فناوریهای پیشرفته مانند فناوریهای کلان داده برنامههای کاربردی وب 2.0، فناوریهای ابری و محافل خبرگی مجازی.
ازجمله پیشرفتهای فناورانه مورد اشاره در تحقیقات مربوط به عملیات نفت و گاز اجرای سیستمهای مدیریت ایمنی، هوش مصنوعی و سیستمهای ردیابی بازدهعملیاتی است. همچنین استفاده از فناوریهایی برای تقویت کاربرد دانش و یادگیری کارکنان توصیه میشود. بهطور خلاصه در اجرای مدیریت دانش، تسهیم دانش (KS) و فرآیندهای مستندسازی فناوری نقش پررنگی ایفا میکند.
بهطور خلاصه، فناوریها از جمله مهمترین توانمندسازیهای استانداردسازی دانش در صنعت نفت و گاز محسوب میشوند. استفاده اثربخش از فناوریهایی همچون سامانه مدیریت دانش رهبران کسبوکار را قادر میسازد تا در سازمانهای خود روشهای تسهیم دانش را بهطور خودکار اجرا کنند. با افزایش اثربخشی فناوری تأثیر جابهجایی شغلی کارمندان را کاهش یافته و کارایی عملیاتی را افزایش مییابد. هرچند مدیران باید دائماً نوآوریها در بازار را بررسی کنند تا در صورت لزوم سیستمهای خود را بروزرسانی کنند.
فرهنگ سازمانی
بنابر نتایج تحقیقات اخیر، فرهنگ سازمانی بهعنوان مهمترین عامل توانمندساز مدیریت دانش در شرکتهای نفت و گاز اشاره شد. از بیانیه شفاف فرهنگ سازمانی عامل افزایش مشارکت کارمندان و انگیزش اشتراک دانش یاد میشود.
پیشنهاد توسعه یا ارتقای فرهنگ سازمانی بهعنوان بخشی از استراتژیهای مدیریت دانش در شرکتهای نفت و گاز شامل دو اقدام است. اقدام اول توسعه و ابلاغ بیانیه فرهنگ سازمانی به وسیله رهبران است و اقدام دوم توجه به فرهنگ یادگیری، نوآوری و پایداری در بیانیه فرهنگ شرکت است. هر دو گزینه مدیران را قادر میسازند تا انگیزه تسهیم دانش و انتقال دانش در سازمان را افزایش دهند. رهبران سازمان باید به اجرای بیانیههای فرهنگ سازمان از جمله تمرکز بر مدیریت دانش برای افزایش احساس تعهد و مالکیت کارمندان توجه داشته باشند.
افزایش فرآیندهای مدیریت دانش
فرایندهای مدیریت دانش باید به منظور انتقال اثربخش دانش، افزایش مخازن دانش و اجرای مکانیسمهای کاربرد دانش توسعه پیدا کنند. سرپرستان و کارمندان باید بر بهترین رویههای تسهیم دانش در صنعت نفت و گاز اتکاء کنند و برای توسعه فرایندها و رویههای مدیریت دانش اثربخشی فرآیندهای موجود را ارزیابی کنند.
مدیران باید برای اجرای مدیریت دانش بصورت کامل و بیعیبونقص در کسبوکار خود یک ساختار سازمانی توانمندساز ایجاد کنند. همچنین محققان فرایندهای مدیریت دانش در سازمان را یکی از مهمترین حوزههای اتلاف دانش در زمان ترک سازمان به وسیله کارمندان شاغل در صنعت نفت و گاز میدانند.
با توجه به اتلاف دانش، فرایندهای اجرای مدیریت دانش برای شرکتهای نفت و گاز از اهمیت بسزایی برخوردار است. مدیران باید از روشهای موجود در بازار بهره بگیرند تا این فرآیندها را بسازند. رهبران کسبوکار در بررسی فرایندهای مدیریت دانش نقش پررنگی ایفا میکنند، آنها باید مکانیسمهای نظارتی تعریف کنند و اثربخشی روشهای موجود را بسنجند.
مدیریت دانش و سودآوری در صنعت نفت و گاز
بازنشستگی کارکنان، نقلوانتقال، جابهجایی، اخراج یا بازنشستگی کارمندان از مهمترین دلایل اتلاف دانش به شمار میآید که برای سازمان بسیار پرهزینه و زیانآور است. بنابراین کاهش اتلاف دانش و اجرای روشهای مدیریت دانش برای بهبود عملکرد سازمان اهمیت بالایی دارد. از یک منظر کلیتر، اجرای روشهای مدیریت دانش منجر به بهبود عملکرد کسبوکار میشود.
ازجمله راهحلها برای کاهش اتلاف دانش در شرکتهای نفت و گاز و اجتناب از کاهش سودآوری عبارتند از اجرای سیستمهای مدیریت استعداد، استانداردسازی فرایندهای مدیریت دانش و انتقال دانش و تسهیم دانش رسمی از نیروی کار باتجربهتر به نسل جوانتر. میتوان اینطور استنباط کرد که رسمیسازی فرایندهای مدیریت دانش واکنشی به اجتناب از اتلاف دانش در شرکتهای نفت و گاز است. در صنعت نفت و گاز بین عرضه و وجود نیروی کار زبده شکاف وجود دارد که باعث به خطر افتادن سطح شایستگی در سازمانهایی با دانش بالقوه میشود. این سطح از شایستگی تأثیر مستقیمی بر سودآوری سازمانها ندارد.