طرح خط لوله انتقال نفت از گوره به جاسک در حالی در روزهای آینده به بهرهبرداری رسمی میرسد که بررسی درصد پیشرفت بخشهای کاری این پروژه نشان میدهد که این طرح آماده بهرهبرداری نبوده و افتتاح زودهنگام تبعات منفی در پی دارد.
به گزارش نفت آنلاین ، طرح خط انتقال نفت از گوره به جاسک یکی از آخرین پروژههایی است که در دولت دوازدهم افتتاح آن صورت میگیرد.
مبداء این خط لوله منطقه گوره شهرستان گناوه استان بوشهر است که پس از عبور از استانهای بوشهر، فارس و هرمزگان، از ۶۰ کیلومتری غرب شهر جاسک به ترمینال و تأسیسات دریایی صادرات و واردات که در آینده احداث خواهد شد متصل میشود. این خط لوله در اندازه 42 اینچ و در طول تقریبی یک هزار کیلومتر تعریف شده است.
در این خط لوله با استفاده از پنج تلمبهخانه بینراهی و دو ایستگاه توپکرانی، همچنین 11 پست جریان برق و خطوط انتقال برق به طول تقریبی 180 کیلومتر جهت دور زدن تنگه هرمز و انتقال یک میلیون بشکه نفت خام به سواحل مکران طرحریزی شده است.
ایجاد پایانه ذخیره نفت در بندر جاسک با هدف توسعه سواحل مکران و تمرکززدایی از پایانه نفتی خارک به عنوان تنها و بزرگترین ترمینال صادرات نفت ایران در خلیج فارس از مهمترین اهداف این طرح ذکر شده است.
همچنین کاهش فاصله ترانزیتی کشتیهای نفتکش در مقایسه با بعد مسافت خارک تا دریای عمان، ساخت و توسعه پتروپالایشگاهها، پتروشیمیها با رویکرد تکمیل زنجیرههای ارزش و جلوگیری از خامفروشی نفت، اشتغال آفرینی پایدار و رونق فضای کسب و کار سازندگان، پیمانکاران و صنعتگران ایرانی و بومیسازی ساخت انواع ورق، لوله، پمپ، شیرهای سرراهی، کالا و تجهیزات از جمله دیگر اهداف این طرح میباشد.
*کدام یک اولویت است: گوره-جاسک یا توسعه میادین مشترک غرب کارون
خبرگزاری فارس در گزارشی با عنوان «زشت و زیبای کارنامه وزارت نفت در خط لوله نفت گوره-جاسک» به بررسی عملکرد وزارت نفت در این طرح پرداخته است. اما در این بین همچنان یک نکته باقی است. مهمترین نکته درباره این طرح ناظر به اولویتهای اقتصادی کشور در شرایط محدودیتهای مالی است. به بیان دیگر سوال اساسی این است که با توجه به بودجه محدود دولت، احداث این خط لوله با توجه به برقراری تحریمهای نفتی چقدر نسبت به سایر پروژههای کشور اولویت داشته است؟
در این بین برخی کارشناسان معتقدند که با توجه به اعمال تحریمها بر صادرات نفت ایران و تحریمپذیری نفت و در مقابل تحریمگریزی محصولات پاییندستی نفت بهتر بود مبلغ دو میلیارد دلاری که صرف احداث این خط لوله شد در پاییندست صنعت نفت سرمایهگذاری میشد تا ضمن اشتغالزایی و ایجاد ارزش افزوده، بتوان با صادرات محصولات پاییندستی به افزایش ارزآوری کمک کرد.
همچنین برخی دیگر از کارشناسان نیز معتقدند که احداث خط لوله انتقال نفت از گوره به جاسک درحالی به اولویت اول شرکت ملی نفت و شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) تبدیل شده که توسعه میادین نفتی مشترک در غرب کارون در عمل از اولویت این شرکتها خارج شده است.
به بیان دیگر تمرکز بیش از حد وزارت نفت بر این خط لوله و هدایت تمامی منابع مالی برای تکمیل این طرح باعث شده است که توسعه میادین مشترک کشور عملا از اولویتهای این وزارتخانه و شرکتهای تابعه خارج شود، در حالیکه به توجه به تلاش طرف عراقی برای افزایش تولید از میادین مشترک با ایران، توسعه میادین مشترک نسبت به احداث خط لوله گوه-جاسک در اولویت بالاتری قرار داشت.
*آخرین وضعیت پیشرفت بخشهای کاری خط لوله گوره-جاسک زیر ذرهبین
اما جدای از بررسی کلان طرح خط لوله گوره-جاسک از ابعاد امنیتی و اقتصادی و میزان دستیابی به اهداف ذکر شده، نکته جالب توجه این است که این طرح در حالی در روزهای آینده به بهرهبرداری میرسد که بررسی میزان پیشرفت بستههای کاری این پروژه نشان میدهد خط لوله آماده بهرهبرداری نیست.
خبرگزاری فارس در گذشته نیز در گزارشی با عنوان «وزارت نفت به دنبال افتتاح نمایشی خط لوله گوره-جاسک/ دور زدن تنگه هرمز به عمر دولت روحانی قد میدهد؟»
نسبت به افتتاح ناقص این طرح توضیحاتی را ارائه داده بود. با توجه به رسیدن به موعد این افتتاح بد نیست آخرین وضعیت پیشرفت بستههای کاری طرح خط لوله گوره-جاسک را موردبررسی قرار دهیم.
طرح خط لوله گوره-جاسک شامل 4 بخش کاری به این شرح است: 1- خط لوله انتقال نفت، 2-تلمبهخانه ها و ایستگاه های توپکرانی، 3- مخازن ذخیرهسازی 4- تاسیسات دریایی. این بستههای کاری مکمل یکدیگر بوده و باید به طور همزمان تکمیل شوند تا بهرهبرداری از خط لوله به صورت فنی، اقتصادی و ایمن، در چارچوب چرخه عمر پروژه صورت پذیرد. در ادامه به بررسی پیشرفت هر یک از بستههای کاری پروژه پرداخته میشود.
1- خط لوله انتقال نفت: این خط لوله به طول 1000 کیلومتر و با ظرفیت انتقال حدود 1 میلیون بشکه نفت خام در روز در 6 گستره یا بخش (هر بخش توسط یک پیمانکار و یک شرکت مشاور انجام میشود) تعریف شده است که پیشرفت این بستهکاری هماکنون تقریبا کامل شده است و طبق آخرین اطلاعات واصله پیشرفت آن به بیش از 95 درصد رسیده است.
2- تلمبهخانهها:در این خط لوله برای احداث 5 تلمبهخانه برنامهریزی شده است. در هر تلمبهخانه 10 الکتروپمپ هر یک به توان 2.5 مگاوات قدرت نصب خواهد شد. وظیفه تلمبهخانهها پمپاژ نفت در خط لوله برای انتقال آن از گوره به جاسک است.
بنابر اظهارات مسعود کرباسیان مدیرعامل شرکت ملی نفت، از بین این 5 تلمبهخانه تعریف شده در این طرح تنها تلمبهخانه شماره 2 در روز افتتاح آماده بهرهبرداری و پمپاژ نفت است و طبق آخرین اطلاعات پیشرفت فیزیکی 4 تلمبهخانه دیگر حدودا 60 درصد است.
ضمنا در تلمبهخانه شماره 2 نیز از 10 دستگاه الکتروپمپ فقط 4 دستگاه نصب شده که 2 دستگاه آن در حال بهرهبرداری در شرایط ناایمن است. یعنی با توجه به این شرایط در روز افتتاح نه تنها امکان انتقال یک میلیون بشکه نفت خام از طریق این خط لوله وجود ندارد بلکه بر اساس برآورد خوشبینانه احتمالا امکان ارسال 350 هزار بشکه نفت را داشته باشد، همانطور که رضا دهقان معاون توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت نیز در اظهاراتی ظرفیت صادراتی را حدود 300 هزار بشکه برآورد کرده است.
3- مخازن ذخیرهسازی نفت: در این پروژه مقرر بود در تلمبهخانهها به صورت یک در میان و در تاسیسات انتهایی در جاسک، 20 دستگاه مخزن تعادلی و ذخیره با ظرفیت ذخیرهسازی 10 میلیون بشکه احداث گردد. هماکنون ساخت مخازن در تلمبهخانهها و پایانه جاسک در مراحل اولیه است و پیشرفت این بسته کاری بیش از 50 درصد برآورد نمیشود.
البته بنابر مشاهدات خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس در جریان بازدید از این پروژه، شرکت ملی نفت قصد داشت از این 20 دستگاه مخزن تنها 4 مخزن به ظرفیت 2 میلیون بشکه را تا روز افتتاح تکمیل کند ولی ظاهرا این 4 مخزن نیز به بهرهبرداری نرسیدهاند و بدین صورت نفت به صورت غیرایمن و مستقیم از خط لوله بارگیری میشود.
4- تاسیسات دریایی:طبق این طرح مقرر بود 3 خط لوله از مخازن ذخیرهسازی در خشکی احداث شده و ساخت آن در بخش دریایی نیز ادامه یابد تا به 3 گوی شناور برای بارگیری نفت از بندر جاسک ختم شود. اما بنا به اطلاعات واصله وضعیت پیشرفت این بسته کاری نیز همانند سایر بخشها عقبماندگی دارد.
در بخش تاسیسات صادراتی به طور کلی 3 گوی شناور برای بارگیری نفت، خطوط لوله دریایی ارسال نفت به گویهای شناور و اسکله پشتیبانی آماده نبوده و در این بخش تنها یک گوی شناور موقت و مستعمل از عسلویه به جاسک آورده شده که خطوط ارسال نفت به آن نیز به صورت غیراستاندارد و حتی بدون پوشش در خاک دفن شده است.
همانطور که فرشاد حیدری رئیس سایت خرمشهر طرح پایانه نفتی جاسک نیز هفته گذشته (23 تیر) در مصاحبهای اعلام کرد که عملیات پوششدهی لولههای 36 اینچی بخش دریایی انجام شده است ولی هنوز بخشی از آنها به منطقه منتقل و نصب نشده است. در نتیجه همانطور که گفته شد عملیات بارگیری نفتی که در روزهای آتی انجام میشود از طریق خط لوله چهارمی صورت میگیرد که احداث ان نیز به صورت فوری و غیرایمن انجام شده است.
در حال حاضر در بخش دریا زیرساختهای استاندارد برای صادر کردن نفت به شکل فنی و ایمن مثل اسکله و آزمایشگاه مجهز و دارای مدرک معتبر برای تعیین مشخصات نفت خام فراهم نشده است. همچنین سامانه اندازهگیری کمی و کیفی نفت نیز راهاندازی نشده است. عدم راهاندازی این سامانه به معنای این است که در حال حاضر با تاسیسات فعلی اصلا نمیدانیم چه میزان نفت و با چه مشخصاتی صادر میشود.
در حالی که در اسکله خارک و سایر تاسیسات صادرات نفت و واردات فرآوردههای نفتی ایران و جهان، دقیقترین تجهیزات اندازهگیری با گواهینامههای معتبر بینالمللی نصب شده است. در این بین در حالی ملاک اندازهگیری میزان نفت در مراسم افتتاح از این خط لوله، مخازن کشتی عنوان شده است که این شیوه اندازهگیری خطای بسیار زیادی دارد و اصلا تجهیزات اندازهگیری تحت کنترل و کالیبراسیونی به شمار نمیآید.
همچنین در بخش تاسیسات دریایی تجهیزات مخابراتی و ارتباطی هنوز راهاندازی نشده است. شناورهای لازم جهت رفع آلودگی و آتش خواری و ... تهیه نشده است. طرح امنیتی برای عملیات و ترددهای دریایی توسط سازمان بنادر و کشتیرانی تایید نشده و لذا سازمان مذکور گواهینامه و تاییدیه مربوطه را برای تردد ایمن شناورهای دریایی در این اسکله صادر نکرده است. به طور کلی ناآمادگی تاسیسات دریایی در طرح خط لوله گوره-جاسک به حدی است که طبق صورتجلسات تنظیم شده در شرکت ملی نفت، حتی خوابگاه جهت اسکان نفرات شرکت پایانهها برای انجام عملیات صادرات آماده نشده است.
*تبعات سهگانه افتتاح زودهنگام خط لوله گوره-جاسک
اما جدای از بحث پیشرفت بستههای کاری در طرح خط لوله گوره-جاسک، برخی استانداردهای عملیاتی نیز در این طرح رعایت نشده است که در سه بخش 1- خوردگی خط لوله 2- خطرات زیستمحیطی 3- ایمنی مورد بررسی قرار میگیرد.
1- خوردگی خط لوله:به دلیل نداشتن مخزن آماده در تاسیسات انتهایی جاسک، پس از رسیدن نفت خام به جاسک، ظاهراً باید به نحوی نفت به گوی شناور منتقل شود. پس از اینکه یک محموله هم به صورت صوری بارگیری شود، به دلیل آماده نبودن سیستم یا به هر دلیل دیگر پس از این مرحله، اگر عملیات انتقال نفت از این خط لوله متوقف گردد که با توجه به پیشرفت بستههای کاری محتمل نیز هست، نفت خام درون لوله (حدود 5.7 میلیون بشکه) به صورت راکد باقی میماند. بدین صورت آب همراه نفت خام (آب ترش و سایر محتویات) تهنشین شده و شروع به ایجاد خوردگی داخلی سرتاسری در کف لوله میکند.
این امر به هیچ عنوان قابل رویت و پایش نیست، مگر اینکه پیگرانی هوشمند با هزینه زیاد انجام شود که آن هم باید در زمان فعال بودن خط صورت گیرد. در نتیجه این موضوع سبب کاهش شدید عمر مفید خط لوله خواهد شد (عمر مفید متوسط خطوط لوله در شرکت خطوط لوله و مخابرات بیش از 40 سال میباشد). مشابه این اتفاقات مبنی بر خوردگی و پارگی خط لوله به دلایل ذکر شده در سالهای اخیر مسبوق به سابقه بوده است.
2- خطرات زیستمحیطی: با آماده نبودن مخازن در هیچ یک از تلمبهخانهها و پایانه جاسک، در صورت وقوع هر حادثه پارگی حداکثر نفت موجود بین 2 شیر(Valve) بین راهی از نقطه پارگی به محیط تخلیه شده و فاجعه محیط زیستی به وجود خواهد آمد حتی اگر به موقع ولوهای بین راهی مربوطه بسته شوند.
حدود 122 ولو بینراهی در 1000 کیلومتر خط لوله مذکور وجود دارد. با محاسبه حدودی حجم مواد بین هر 2 ولو بینراهی به صورت متوسط 7.5 میلیون لیتر خواهد بود. به فرض امکان جمعآوری مواد بیرون ریخته باید آنها را با تانکر از هر جای این خط 1000 کیلومتری، به گوره در ابتدای خط یا پالایشگاه بندرعباس منتقل کرد.
3-ایمنی طرح: از جمله این موارد میتوان به بهرهبرداری ناایمن از الکتروپمپها در تلمبه خانه شماره 2 اشاره کرد. جهت بهرهبرداری از الکتروپمپها در محدوده ایمن، برای آنها تجهیزات کنترلی خودکار و سیستمهای آلارمینگ طراحی، نصب و استفاده میشود. متاسفانه هماکنون به دلایل عدیده، برخی از مهمترین این سیستمهای پایشی و کنترلی در تلمبهخانه شماره 2 از مدار کنترلی الکتروپمپها خارج و الکتروپمپها در شرایط ناایمن مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. از جمله این سیستمهای پایشی میتوان به سیستم پایش لرزش، ترانسمیترهای فشار ورودی و خروجی پمپها و نیز ایستگاهها، نشاندهنده سطح مواد در رلیف تانک و درین تانک و ... اشاره کرد.
*بعد از افتتاح طرح، همچنان امکان صادرات نفت ایران از سواحل مکران مهیا نیست
با همه این توضیحات حال یک سوال اساسی مطرح میشود. فرض کنیم که با وجود روی زمین ماندن توسعه میادین مشترک غرب کارون، طرح خط لوله گوره-جاسک اولویت اول وزارت نفت و شرکت ملی نفت بوده است و حتی وزارت نفت برنامهای جامع و کامل برای توسعه صنایع پاییندستی در سواحل مکران تدوین و عملیاتی کرده است، ولی باز هم جای یک سوال باقی میماند. اینکه وقتی پیشرفت فیزیکی این طرح در همه بستههای کاری به جز خط لوله عقبماندگی دارد، چرا وزارت نفت اصرار به افتتاح زودهنگام یا به تعبیری دیگر افتتاحی نمایشی این خط لوله داشته درحالیکه میداند این افتتاح تبعات منفی را برای خود طرح به همراه دارد؟
در واقع بعد از این افتتاح زودهنگام این خط لوله در روزهای پایانی عمر دولت دوازدهم عملا قرار نیست صادرات نفت ایران بلافاصله از این مبدا انجام شود، بلکه احتمالا وزارت نفت دولت آینده باید دوباره تمامی این نواقص و عقبماندگیها را برطرف کند تا این طرح این بار به صورت واقعی و نه نمایشی یا زودهنگام به بهرهبرداری برسد و امکان صادرات نفت ایران از سواحل مکران به وجود آید.
این اقدام غیرفنی در افتتاح یک طرح نیمهکاره در حالی است که در حال حاضر نه تنها هیچ کمبود ظرفیتی برای صادرات نفت کشور وجود ندارد، بلکه بخش اعظم ظرفیت جزیره خارک برای صادرات نفت نیز بلااستفاده مانده است. البته این موضوع قابل پذیرش است که اگر الان کشور در شرایط جنگ نظامی بود و هر لحظه احتمال بستن تنگه هرمز وجود داشت، راهاندازی با این شرایط ناقص توجیه پیدا میکرد ولی آیا الان شرایط بدین صورت است؟