ندای هفتکل/ سیدسالار میرسالاری:مخزن آبِ روباز و تجمیع فضولات و پرهای پرندگان ، بوی تَعَفُّن و وجود جُلبک های چِندشآور ، یکی از محصولات رِقَّت انگیزِ بازدید یک روزهی این رسانه از منطقهی نفت سفید بود.
نفت
منطقهای که از دیرباز مهد فرهنگ و تمدن ایرانی آمیخته با مدلهای چشم نواز اروپایی انگلیسی [بود] ؛ و این فعل گذشته ی [بود] همراه با یک آهِ سرد ، قلمِ منِ نویسنده را در دست می لرزاند.
[بودن] هایی که می توانست با کمی حسّ ِ قدرشناسی به [هستن] مُبدل گردد و این دهکدهی تاریخی مَملو از جاذبههای گردشگری همچون مسجد (کلیسای قدیمی) ، حمام عمومی و ساختمانهای انگلیسی ساز با مهندسی روز آن دوران را به قُطب گردشگری در استان و کشور تبدیل کند!
اما و ولیها در میان این دردهای سِر کننده ، راه خود را گم می کند و نگارش را سختتر و سختتر مینماید.
چرا و چرا نفتی ها این منطقه را برای همیشه نادیده گرفته اند ، سؤال بزرگی ست که در سایهی تَعَمُّد از سوی آن اُرگان غنی ، دستاوردی جز کوچ و مهاجرت از این دیار را برای مردم شریف آن ، تا کنون به ارمغان نیاورده است!
مسئول عزیز ، رئیس ، قربان! فصل گرما در پیش و چالش بی آبی گزینه ای گریز ناپذیر...
اگر ذَرّه ای وجدان هست که در شعار آن را فریاد می زنید ، وضعیت نامناسب آب آشامیدنی نفت سفید را دریابید!