برای تشریح کاربرد مدیریت دانش در سازمان سری به گذشته میزنیم. شاید در حدود سه دهه پیش وقتی صحبت از ابرسازمانها میشد، مهمترین برندهایی که به ذهن میرسید شرکتهای همچون اگزون موبیل، جنرال موتورز، تویوتا و والمارت بود. سازمانهایی که محصولات یا خدمات ملموس تولید میکردند.
اما امروز نه تنها بسیاری از سازمانهای بزرگ آن دوره از صفحه روزگار محو شدهاند، بلکه اولین شرکتهایی که برند خود را جهانی کردهاند، شرکتهایی مانند اپل، مایکروسافت و آلفابت هستند. به نظر میرسد روند اقتصاد جهانی به سرعت به سمت سرمایههای ناملموس در حال تغییر است. گزارش S&P500 در سال ۲۰۲۱ نشان میدهد که اگر چه نسبت ارزش سرمایههای ملموس به سرمایههای ناملموس در دهه ۷۰ میلادی، ۵ به ۱ بوده، اما این نسبت در سال ۲۰۲۰ کاملا برعکس شده است.
یعنی در سازمانهای برتر دنیا ارزش تجمیعی سرمایههایی مانند ارتباط با مشتری، برند، سهم در محتوای شبکههای اجتماعی، پتنتها و سرمایههای دانشی، پنج برابر تجمیع سرمایههای فیزیکی مانند ساختمانها، تجهیزات، پول نقد و منابع مالی شده است. این تغییر یک هشدار به سازمانهایی است که همچنان بیشترین اهمیت را به سرمایههای فیزیکی خود میدهند.
اهمیت مدیریت دانش در سازمان
مدیریت دانش، رویکردی نوین برای همراهی با جریان سرمایه های ناملموس و دانشی است. دانش سازمانی در عصر کنونی یکی از داراییهای بیبدیل سازمانی است که در بسیاری اوقات مهمترین عامل رقابتی و حیات آن محسوب میشود. حال آنکه در اکثر مواقع کمترین توجه به این سرمایه مهم میشود.
بخش بزرگی از دانش سازمانی، در ذهن خبرگان و کارشناسان سازمان، داستانهای موفقیت و شکست، راهحلهای ابتکاری در چالشها و راهکارها و پروژههای سازمان مستتر است و البته سازمانها تلاشی جدی برای استخراج، نگهداری و تبادل آن به افراد مناسب در سازمان نمیکنند. در نتیجه این سرمایه با ارزش به مرور زمان به راحتی از دست میرود.
این سرمایه دانشی به دلیل عدم مدیریت دانش با بازنشستگی، آمد و شد پرسنل در میان واحدها، اتمام پروژهها و ترک تیم کاری، تغییر مدیران، تغییر اولویتهای سازمانی و دهها اتفاق دیگر به راحتی از دست میرود و مدیران کمترین توجه را به آن میکنند.
متاسفانه مدیران سازمانها، معمولا به از دست دادن یک سرمایه جبرانپذیر در زمان کوتاه مانند یک تجهیز معمولی، حساستر هستند تا از دست دادن همه آنچه که در یک پروژه آموختهاند و اکنون با ترک تیم پروژه از دست میدهند. یکی از دلایل این امر را میتوان آرام و تدریجی بودن خسارت ناشی از ترک دانش سازمانی دانست.
در همین میان نکته مهم دیگر سربرآوردن رقبای جدید با هزینههای عملیاتی کمتر و جذب همان سرمایههای دانشی از شرکتها به صورتهای مختلف است که اهمیت این مساله را دوچندان میکند.
اهمیت و کاربرد مدیریت دانش چیست؟
کاربرد مدیریت دانش چیست؟
مدیریت دانش، به عنوان یک دیدگاه مدیریتی عملکننده در سازمانهای پیشرو وظیفه آشکارسازی سرمایه دانشی سازمان و نیز توسعه این سرمایه همزمان با توسعه فضای کسبو کار و رقابتها است. شرکتهای پیشروی جهان در دو دهه گذشته به سرعت به توسعه راهکارها و راهحلهای مدیریت دانش در حوزههای فرهنگ سازمانی، تکنولوژیهای مدیریت دانش و نرمافزارهای آن، فرآیندهای مدیریت دانش و رهبری مدیریت دانش پرداختهاند.
خوشبختانه در همین زمان بسیاری از صنایع کشورمان، این مهم را درک کرده و به سمت اجرایی کردن طرحهای مدیریت دانش پیش رفتهاند.
مشاوران توسعه آینده؛ اولین مشاور دانش ایران
مشاوران توسعه آینده، اولین شرکتی در ایران است که پس از درک نیاز سازمانهای ایرانی به مدیریت دانش، از سال ۱۳۸۴ به طرح این موضوع و تجاریسازی آن پرداخت. در آن زمان سازمانهای ایرانی اگر چه با مشکلات ناشی از عدم مدیریت سرمایههای فکری و دانشی روبهرو بودند اما راهکاری برای حل آنها نداشتند. مشاوران توسعه آینده به عنوان یک شرکت دانشبنیان با مطالعه دقیق راهکارهای بینالمللی مدیریت دانش در شرکتهای تراز جهانی و نیز برقراری ارتباط با دانشمندان برتر این موضوع در جهان سعی نمود راهحلهای بومی توسعه مدیریت دانش را برای صنایع ایرانی شکل دهد.
تاریخچه فعالیت مشاوران توسعه آینده
از اواسط دهه هشتاد توسعه راهحلهای مدیریت دانش در زمینههای مختلف در سازمانهای مختلف به تدریج شکل پیدا کرد.
باید توجه کرد که راهحلهایی که این مجری و مشاور مدیریت دانش، به عنوان اولین مجری طرحهای مدیریت دانش در ایران ارائه کرد، صرفا در حوزه فناوری اطلاعات و نرمافزار مدیریت دانش باقی نماند و تکنیکهای مختلفی برای فرهنگسازی، ساختارسازی و رهبری مدیریت دانش را هم شکل داد.
در ابتدا این سازمانهای صنعتی بودند که به سمت مدیریت دانش آمدند، اما از اواخر دهه هشتاد سازمانهای دولتی، خدماتی و هلدینگها نیز به این مجموعه اضافه شدند.
مشتریان و کارفرمایان
به عنوان مثال شرکت ملی صنایع پتروشیمی جز اولین مشتریان راهحلهای مدیریت دانش بود که پس از آن شرکتهای مختلف صنعت پتروشیمی مانند پتروشیمی رازی و پتروشیمی بندرامام، اقدامات مدیریت دانش را پیگیری و اجرایی کردند. به همین سبب و نیز به دلیل بلوغ سازمانی برخی از شرکتهای نفتی راهکارهای مدیریت دانش مورد توجه آنها نیز قرار گرفت که از آن جمله میتوان به آغاز مدیریت دانش در شرکتهای پالایشگاهی مانند پالایش نفت تهران، بندرعباس و اصفهان اشاره کرد. مشاوران توسعه آینده به عنوان اولین و بزرگترین مجری و مشاور مدیریت دانش کشور با همین روند به بیش از ۳۰ طرح بزرگ مدیریت دانش در صنایع نفتی نایل آمد.
سوابق اجرای موفق مدیریت دانش
در صنایع معدنی، شرکتهایی مانند فولاد خوزستان و فولاد مبارکه را میتوان پیشتاز اجرای راهحلهای مدیریت دانش دانست. این شرکتها سابقه جدی در توسعه راهکارهای تعالی داشتند و به خوبی با ادبیات موضوع آشنا بودند و پیشنهادهای اجرایی مشاوران توسعه آینده در اواسط دهه هشتاد به سرعت مورد قبول آنها قرار گرفت.
هر دوی این مجموعهها راهکارهای شناخت و تدوین درخت دانشی را به خوبی پیش بردند و به سمت توسعه استراتژیهای دانشی بر مبانی استراتژیهای سازمانی و سپس توسعه سامانه مدیریت دانش رفتند و در زمانی کوتاه با اجرای راهحلهای فرهنگسازی جمع وسیعی از دانشکاران سازمانی را در فرآیندهای مدیریت دانش مشارکت دادند. ورود سازمانهای راهبر دولتی مانند ایمیدرو و ایدرو این حرکت را شتاب بخشید و مشاوران توانست اجرای طرح مدیریت دانش را در بیش از ۲۵ سازمان معدنی کشور در کارنامه خود ثبت نماید.
سوابق اجرایی و مشاوره مدیریت دانش
خوشبختانه از همان اواخر دهه ۸۰ سازمانهای مختلف در صنایع گوناگون توسط شاخصترین پیشروان خود وارد حوزه مدیریت دانش شدند. سازمانهایی مانند گروه مپنا، بانک آینده، همکاران سیستم، وزارت راه و شهرسازی و بسیاری دیگر اولینهایی بوند که در آغازین راه مدیریت دانش ایران راهکارهای مدیریت دانش را اجرایی کردند و ریسک اولین بودن و البته نتایج ارزشمند آن را با خود همراه کردند.
مهم ترین راهکارهای مدیریت دانش مشاوران
مشاوران توسعه آینده اگر چه اولین راهحلهای مدیریت دانش مانند سامانه مدیریت دانش، مستندسازی تجارب خبرگان، مستندسازی دانش پروژهها و داستانسرایی سازمانی را برای اولین بار به کسبو کارهای ایران معرفی نمود، اما در این مسیر همواره بر تغییر و بالندگی و توسعه همین راهحلها اهتمام ورزیده است. مسیری که جز با به کارگیری مدیریت دانش در اجرای مدیریت دانش ممکن نبوده است.