مهدی خلجی، دینپژوه و خبرنگار ضدانقلاب است و سالها در رادیو زمانه و بیبیسی فارسی و رادیوفردا به عنوان کارشناس و مستندساز و... فعالیت میکرد. همه این سالها او از فساد درون حکومت و جامعه ایران میگفت و حالا رد یکی از بزرگترین فسادهای اقتصادی ایران در خانه او پیدا شده است. مرجان شیخ الاسلامی متهم ردیف دوم پرونده اختلاس پتروشیمی همسر مهدی خلجی است و فراری. حالا میشود صریحتر و مستندتر در مورد بیطرفی و صداقت رسانههایی همچون بیبیسی و رادیو فردا و کارشناسهای ضدانقلابی همچون مهدی خلجی قضاوت کرد. آیا این روزها بیبیسی و دوستانش همچنان ضدفساد هستند؟ و آیا همچنان میشود با ژست پاکدامنی جامعه و حکومت ایران را فاسد خطاب کرد و ادای مصلح اجتماعی و فعال مدنی گرفت؟ آیا برای این طیف و این جماعت، مسیر دروغ ایستگاه پایانی ندارد؟ سانسور یک نسبت فامیلی در بیبیسی فارسی بیبیسی فارسی اخبار دادگاههای پرونده پتروشیمی را اجباراً پوشش میدهد و گریزی ندارد، اما در این خبرها هیچ اشارهای به نام مهدی خلجی نمیشود. منطقی البته آن است که گفته شود فساد مالی زن ربطی به همسرش ندارد، اما روال همیشه بیبیسی این گونه نبوده است. وقتی متهمی دستگیر میشد که در یک دیدار عمومی عکسی در بیت رهبری داشته، بیبی سی برای پوشش خبر در مورد آن متهم حتماً از تصویر رهبری استفاده میکرد. وقتی رسانهای موارد بیربط را همین قدر غیرمنطقی به همدیگر مرتبط میکند، تعجبآور است که اینجا هیچ سخنی از همسر متهم ردیف دوم پرونده به میان نیاید! حالا بیبیسی و سمپاتهای مجازیاش همه تلاششان را میکنند که حتی وقتی مجبور میشوند اخبار دادگاه اختلاس پتروشیمی را منعکس کنند، نامی از خلجی به میان نیاید. خبرنگاران بیبی سی البته از اینکه در روایت ماجرا به نام مهدی خلجی و نسبت نزدیکش با متهم ردیف دوم اشاره نکردهاند، دفاع میکنند. یکی از این خبرنگاران در دفاع از این مدل گزارش دادن در بیبیسی میگوید که «اصل شخصی بودن مسئولیت کیفری به این معنی است که همسر یک نفر پاسخگوی اتهامات طرف مقابل نیست»، اما نکته آن است که کسی نگفته مهدی خلجی پاسخگوی اتهامات همسرش باشد، ولی سانسور این نسبت فامیلی هم با روال گذشته بیبیسی نمیخورد که دورترین و بیربطترین نسبتهای فامیلی و کاری و دوستانه را خیلی بیربط وسط گزارش ذکر میکرد. از سویی بگذریم که اگر یک مسئولی در ردههای پایین در فلان شهر دور از مرکز کوچکترین خطایی بکند، از نظر بیبیسی مستقیماً به رهبر ایران مربوط است، اما فساد اقتصادی همسر کارشناس بیبیسی که طبق قوانین غرب شریک مالی همدیگر هم محسوب میشوند، ربطی به کارشناس بیبیسی ندارد! آیا مهدی خلجی که کلی سخنرانی و نوشته در مورد فساد جامعه و حکومت ایران دارد، یک بار از کسی که قرار شده با هم ازدواج کنند، نپرسیده که این میلیونها دلاری که سرمایه گذاری کردهای و ملک و شرکت خریدهای، از کجا آمده است؟! و، اما یک نکته جالب، مرجان شیخ الاسلامی و رضا حمزه لو متهم ردیف اول از سالها پیش پولها را به شرکتهایی در خارج انتقال میدادند و نکته آنکه مهدی خلجی از سال ۲۰۱۴ شرکت مشترک ثبت شده با مرجان شیخ الاسلامی دارد. مرجان شیخالاسلامی در تماسی که بیبیسی فارسی با او داشت، حاضر به انجام مصاحبه نشد و گفت: «چون پرونده در جریان است حاضر به مصاحبه نیستم.» مرجان شیخالاسلامی مورد عجیب یک پرونده «مرجان شیخ الاسلامی آل آقا» یکی از متهمان پرونده ۶/۶ میلیاردیورویی است که تاکنون متهم به مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور به این مبلغ و تحصیل مال نامشروع به مبلغ ۷ میلیونو ۶۵هزارو ۵۲۹ یورو و ۸میلیونو۷۱۰هزارو ۳۸۴ دلار شده و از کشور متواری شده و مانند برخی دیگر از اختلالگران اقتصادی به کانادا فراری شده است، اما یک سؤال محوری درباره این خانم ذهن افکار عمومی را به خود مشغول کرد، «مرجان شیخ الاسلامی» کیست و چه سوابقی دارد. با کنکاش درباره سوابق کاری و فعالیت رسانهای این خانم متهم فراری فساد بزرگ پتروشیمی به موضوعات قابل توجهی میرسیم. این زن که دارای مالکیت شرکتهای آرام و دنیز در ترکیه است و متارکه کرده، با داشتن چندین فرزند برای اینکه سرپوشی بر کلاهبرداریهایش بگذارد به کانادا گریخته است. او مدیرمسئول خبرگزاری میراث بود. همزمان بهعنوان خبرنگار پارلمانی روزنامه همبستگی مشغول فعالیت بود. وی پیشتر با همکاری برخی از خبرنگاران اصلاحطلب این خبرگزاری را راهاندازی کرد و از زمان اصلاحات تا دوران دولت دهم با دولتهای مختلف همکاری کرد. مسیح علینژاد، خبرنگار اصلاحطلب فراری که حالا به جرگه ضدانقلاب پیوسته و با رضا ربع پهلوی و سلطنتطلبان همپیمان شده است در بخشی از کتاب خود با عنوان «باد در موهایش» درباره رابطهاش با این زن مینویسد: «مرجان شیخ الاسلامی، دبیرسیاسی روزنامه همبستگی مرا زیر بال و پرگرفت.» او در انتخابات مجلس ششم به عنوان عضو جبهه مشارکت و عضو تحریریه روزنامه صبح امروز به مدیرمسئولی «سعید حجاریان» کاندیدا شد. این در حالی است که در این سال شعار وی برای شرکت در انتخابات مجلس ششم «خاتمی را تنها نمیگذاریم» بود. در مجلس هشتم ادعا کرد که تاکنون سیاسی نبوده و نسبتی با اصلاحطلبان ندارد و با عنوان اصولگرا کاندیدا شد. این درحالی است که نگاهی به دو لیست اصلی اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم به وضوح نشان میدهد نامی از مرجان شیخ الاسلامی در این لیستها نیست و سرلیستها و افراد شناخته شده اصولگرا در این دو لیست یعنی جبهه متحد اصولگرایان و لیست ائتلاف فراگیر اصولگرایان حضور دارند. نام مرجان شیخ الاسلامی به عنوان طرف قرارداد فروش ساختمان شبکه جمتیوی در استانبول هم دیده میشود. مواضع مهدی خلجی مهدی خلجی یادداشتی طولانی در مورد اتهامات اخیر منتشر کرده که جز غیرقانونی دانستن دادگاه هیچ حرف مهم دیگری ندارد. او در این یادداشت در مورد ضدانقلاب مینویسد: «حال یک طرف من هستم که هیچ ارتباطی با پرونده پتروشیمی ندارم و متهم ردیف ششم آن که به لطف رسانهها نام وی از همه متهمان برجستهتر شده و بر آنان سایه انداخته است. طرف دیگر هم دادگاهی است که نه تنها به سرانجام نرسیده که اصلِ وجاهت قانونی آن زیر سؤال است. راستی چه رازی است که وقتی به پروندههای مفاسد اقتصادی میرسد، فعالان حقوق بشر و خبرنگاران داخل و خارج، یکباره به قوه قضائیه و اخبار منابع رسمی اعتماد مطلق پیدا میکنند و حتی مخالفان جمهوری اسلامی در این موارد، استثنائاً، در صداقت و عدالت دستگاه قضایی شک و شبههای روا نمیدارند؟ چرا این اعتماد به قدری است که گاه حتی از خودِ قوه قضائیه هم جلوتر میافتند و مثلاً جایی که دادگاه کسی را متهم میکند، آنها پیشاپیش وی را محکوم و مجرم میدانند و حالا که دستشان به مجازاتِ او نمیرسد، در دل طناب دار او را میبافند؟» آیا خود خلجی هم همین ایراد را ندارد و دستگاه قضایی را فقط در مورد مخالفان خود فصلالخطاب نمیداند؟ برای مهدی خلجی همین سخنان پیش از اینش بس که خود جواب خود را داده است: «واقعیت این است که جامعه ایران تا بن دندان در فساد اخلاقی و فساد اجتماعی و انحطاط فرهنگی فرورفته است... دروغ، دورویی، سازشگری، فریبکاری، تمام ارکان جامعه را گرفته و حتی کسانی را هم که منتقد جمهوری اسلامی هستند، شامل میشود...» منبع: روزنامه جوان