تاریخ انتشارشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۹
كنسرسيوم و طرح تعدیل نیروی کارگری
كنسرسيوم و طرح تعدیل نیروی کارگری قطع صادرات نفت ايران در زمان دكتر محمد مصدق كه به سبب تحريم قدرت هاي غربي به وقوع پيوست، صنعت نفت ايران را تحت فشار قرار داد و دولت را در تامين هزينه هاي جاري با مشكلات فراواني رو به رو ساخت. با اين زمينه چيني ها و فشارها كه به كودتاي 28 مرداد 1332 و سرنگوني دولت مصدق منجر شد، قدرت هاي غربي درصدد برآمدند تا بار ديگر سهم خود را از نفت ايران، مطالبه كنند و البته به قول خودشان وضعيت آشفته صنعت نفت را سرو سامان دهند.

در 1333 دکتر علی امینی نخست وزیر وقت قراردادی با هوارد پیچ، نماینده کنسرسیوم نفت به امضا رساند. قرارداد امینی/پیچ در واقع ميان ايران و كنسرسيومي كه شامل هفت شركت (هفت خواهران) بود،  به امضا رسید. کنسرسیوم نفت به نام شرکت های عامل نفت ایران (IOOC) تشكيل شد كه كه دفتر آن در تهران قرار داشت. دو شرکت، يكي به نام شرکت اکتشاف و تولید نفت ایران (IOE&PC) و ديگري شرکت تصفیه نفت ایران (IORC) نيز در جنوب بودند که عملیات اکتشاف، تولید، تصفیه و فروش نفت را به عهده داشتند. وظایف خدماتی و جانبی (عملیات غیرصنعتی) نيز به شرکت ملی نفت ایران سپرده شد.

کنسرسیوم نفت در شروع کار خود با بررسی وضعیت کارکنان شاغل و هزینه های مترتبه، نسبت به تعدیل نیروی انسانی اقدام كرد. هدف از اين كار کاهش هزینه ها، کاهش کارکنان کم سواد و بی سواد و جذب نیروهای جدید عنوان شد تا به قول خودشان، خون تازه در رگ های شرکت نفت جاری شود.

كارگران نفت

براساس اين طرح تعديل كه با توافق و تاييد دولت تهيه شده بود، مقرر شد کارگران زیر 40 سال سن و برخوردار از سلامت جسمی با دریافت  سالی 2 ماه حقوق بازخرید شده و در صورت امتناع از امضاء و فسخ قرارداد کار، اخراج شوند.

بر اساس اين طرح كه به طرح "سالي دو ماه" معروف شد، چنانچه افرادی حاضر به امضای توافق نامه و فسخ قرارداد استخدامی خود نمي شدند، طبق ماده 32 قانون کار با پرداخت سالی 15 روز اخراج می شدند و از آنجا كه دولت هم با این امر موافقت کرده بود، لذا ادارات کار و امور اجتماعی به شکایات آنان رسیدگی نمی کردند.

براساس آمار موجود در کارگزینی کارگران مسجد سلیمان، که تشکیلات مرکزی کارگزینی کارگران شرکت نفت نیز محسوب می شد، ، بالای 6000 نفر مشمول توافقنامه تعدیل نیرو شده بودند. اين آمار در سال شروع به كار نگارنده در كارگزيني مسجد سليمان (سال 1341) قابل دسترس بود.

حداقل پرداختی به کارگران مشمول این طرح به طور میانگین 15 هزار تومان، (معادل قیمت یک وانت شورولت صفر کیلومتر، یا یک باب منزل مسکونی در شهرستان ها) بود. افرادی که مبالغ بالاتر تا 30 هزار  تومان می گرفتند، می توانستند دو باب منزل و یا کسب و کار مناسبی راه اندازی کنند. در عوض اين افراد بايد منزل سازمانی را تخلیه نموده و از خدمات درمانی، بهداشت، آب، برق و گاز مجانی نیز محروم مي شدند.

به هر صورت سرنوشت هاي مختلفي در انتظار اين افراد بود. برخي كه از عقل معاش و تدبير كمتري برخوردار بودند، آينده تيره اي در پيش رو داشتند و بعضا مستاصل و بي سرپناه شدند. برخي نيز كه قبل از استخدام، در روستا زندگي مي كردند، به روستاهاي شان بازگشته و با همان پولي كه دريافت كرده بودند، كسب و كاري براي خود راه انداخته و توانستند زندگي خود را بگذرانند، هر چند برخي نيز حاضر به بازگشت به روستا نبودند. حتي بودند كساني كه با مشاهده پول نقدي كه به نظر چشمگير مي آمد، اقدام به تجدید فراش و گرفتن همسر دوم و سوم كردند.

البته در اين ميان بودند كساني كه به سبب داشتن سنوات بالاي خدمت، پاداش هاي بيشتري تا 35 هزار تومان دريافت كردند. اكثر اين افراد همان كساني بودند كه در واقعه سيل مسجد سليمان كه به از ميان رفتن پرونده هاي كارگزيني منجر شده بود، سوابق جعلي براي خود درست كرده بودند، كه به سابقه "مستر ميلوز" معروف شد و شرح آن در مقالات قبلي آمد. اين افراد با اين كه كمتر از 40 سال داشتند، اما سابقه كاري شان بالاي 40 سال بود!

شخصا فردي را به خاطر دارم كه به هنگام بازخريد و تصفيه حساب مبلغ 38 هزار تومان دريافت كرد و بسيار راضي و خوشحال به نظر مي رسيد، چرا كه با اين مبلغ می توانست ضمن خرید منزل مسکونی، کسب و کاری مناسب دست و پا کند. اما اين كه سرانجام او چه شد، نمي دانم. سیدنعمت اله امام /كارمند بازنشسته صنعت نفت

https://naftonline.ir/news/822/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

تازه ترين نظرات
0