تاریخ انتشارسه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۲
تله كابين پالايشگاه بي بيان، نخستين در ايران
تله كابين پالايشگاه بي بيان، نخستين در ايران

نمایی از بقایای کارخانه گوگردسازی در بی بیانِ مسجد سلیمان

آغاز توليد صنعتي نفت در مسجد سليمان، با برپايي امكانات و تاسيساتي همراه است كه برخي از آنها براي نخستين بار در ايران ظاهر مي شود و پيش از آن در كشور سابقه نداشته است. از جمله اين موارد مي توان به تله كابين يا ترن هوايي ميان پالايشگاه بي بيان و ايستگاه راه آهن تمبي اشاره كرد.

اين خط هوايي كه طول آن به 10 كيلومتر مي رسيد، گوگرد پالايشگاه بي بيان را به ايستگاه راه آهن تمبي انتقال مي داد تا از آنجا به وسيله قطارهاي باري به اسكله "درخزينه" و از آنجا با دوبه يا يدك كش به آبادان و اهواز انتقال يابد. گوگردي كه به اين طريق به دست مي آمد، براي مصرف در داخل كشور و صادرات مورد استفاده قرار مي گرفت.

برخي از چاه هاي مسجد سليمان، داراي مقادير زيادي گاز ترش بود. گاز ترش گازي است كه سولفور آن بسيار بالا است و از اين رو براي هر گونه استفاده بايد سولفور آن جدا مي شد. پالايشگاهي ابتدايي كه در اوايل توليد نفت در منطقه بي بيان مسجد سليمان ساخته شده بود، اين وظيفه را بر عهده داشت.

اين در زماني بود كه پالايشگاه آبادان، به عنوان نخستين پالايشگاه صنعتي خاورميانه هنوز ساخته و راه اندازي نشده بود و البته پالايشگاه كوچك بي بيان تا سال ها پس از راه افتادن پالايشگاه آبادان نيز به كار ادامه داد. به هر حال گاز ترش به پالايشگاه بي بيان منتقل و در آنجا در بخش گوگردسازي، به مايع قرمز رنگي تبديل مي شد. اين مايع از طريق لوله هايي به دو حوضچه در بيرون كارخانه هدايت مي شد. دو نفر كارگر با لباس مخصوص و بيل هايي سركج مايه را درون حوضچه ها پخش مي كردند به نحوي كه ارتفاع مايع در حوضچه ها، حداكثر به 10 سانتيمتر برسد.

مايع قرمز رنگ پس از آن كه به دورن حوضچه ها ريخته مي شد، ظرف مدت چند دقيقه به دليل تركيب شدن با هوا، به رنگ زرد درمي آمد و از حالت مايع به جامد تبديل مي شد. حالا گوگرد جامد با كلنگ هايي كه دسته هاي كوتاه داشتند خرد و سپس به وسيله فرقون به داخل انبار سرپوشيده اي انتقال داده مي شد.

براي انتقال گوگرد توليدي به راه آهن زميني تمبي- درخرينه، از ترن هوايي (سيستمي شبيه تله كابين امروزي) استفاده مي شد. در اين سيستم هر واگن پس از عبور از جلو دريچه انبار، با گوگرد بارگيري مي شد. سپس واگن ها به وسيله كابل هايي به بالا كشيده شده و با عبور از روي دكل هاي بلند، مسافتي در حدود 10 كيلومتر را تا بندر درخزينه در كنار رود كارون طي مي كردند. در پايان راه واگن ها گوگردهاي شان را به درون واگن هاي باري تخليه مي كردند و با چرخشي 180 درجه اي به بي بيان بازمي گشتند تا مجددا عمليات حمل و بارگيري را انجام دهند.

جالب اين كه در مسير عبور اين كابين ها كه گاه از روي جاده هاي اتومبيل رو مي گذشت، توري هاي فلزي محكمي نصب شده بود تا از ريختن گوگردها در حين عبور كابين ها به روي جاده و ماشين ها ممانعت به عمل آيد.

از ديگر خاطراتي كه شخصا به ياد دارم، گوگرد اندود كردن مجسمه هايي بود كه دانش آموزان به عنوان كاردستي مي ساختند. به اين صورت كه مجسمه هاي گلي به كارگراني كه در حوضچه هاي گوگرد يا پالايشگاه بي بيان كار مي كردند، داده مي شد و آنها مجسمه ها را در حوضچه گوگرد مذاب فرو مي كردند. به اين ترتيب مجسمه هاي ليمويي خوش رنگي، پوشيده از گوگرد، به دست مي آمد.

بر اساس روايت ديگري از آن روزها، يك بار تعدادي از كارگران تصميم مي گيرند براي رفتن به تمبي، از تله كابين بي بيان استفاده كند و به تصور اين كه هنگام رسيدن كابين ها به مقصد و موقع دور زدن از آنها به پايين مي پرند، سوار يكي از آنها مي نشود. اما در پايان مسير آنها موفق نمي شوند كه به موقع پياده شود و در نتيجه به داخل واگن هاي باري كه براي حمل گوگرد آمده بودند، سقوط مي كنند. در همين حال ساير كابين هاي حامل گوگرد از راه مي رسند و محموله ها را روي سر آنها خالي مي كنند!

البته بعدها گاز ترش مسجد سليمان به وسيله خط لوله به پتروشيمي ماهشهر انتقال يافت و تا آنجا كه مي دانم اكنون از آن مجموعه فقط دو حوضچه باقي مانده است.

نعمت ا.. امام

كارمند بازنشسته نفت
 
https://naftonline.ir/news/3295/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

0