آتش چاه رگ سفید وقتی شعله ور شد مردان این سرزمین برای روزهای حساس و انجام کارهای ناممکن ساخته شده اند، به میدان آمدند؛ مردانی که آهن در مقابلشان کم آورده است. آهن ذوب شد اما اینجا دلاور مردانی حضور دارند که یک ماه است مجاور آتش اند. به گزارش نفت آنلاین ، دوری از همسر و فرزند برایشان قابل تحمل می شود چرا که وقتی نام میهن به میان می آید اینان آماده چشم پوشی از مواهب زندگی عادی می شوند. اینجا رگ سفید است و آن چیزی که در اینجا موج می زند وحدت است و وحدت است و وحدت. اینجا ملی حفاری و مناطق نفت خیز در کنار هم و برای عزت میهنشان به مصاف آتش می روند. آتش رگ سفید که به جرات می توان گفت در نوع خود بی نظیر بوده است این روزها آرام آرام در حال مهار شدن است. از دکل سیصدتنی که ذوب شد و فرو ریخت تا بقایای به جا مانده را چه کسی به جز مردان بی ادعا می توانست پاکسازی کند. مردانی که در عرصه تلاش، من و تو را تبدیل به ما کرده اند . اینجا هیچ کس منیت ندارد و همه لباس کار به تن دارند از با تجربه ترین تا جوان ترین نیروها چنان حمیتی نشان می دهند که آتش رگ سفید در مقابلشان کم آورده است. آری این روزها رگ سفید در مقابل چنین وحدتی کم آورده است و گامی تا مهارش نمانده است . در این میان یک نکته برایم جالب می شود؛ هر چند شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب و شرکت ملی حفاری دو شرکت جدا از هم هستند و مسؤولیت های هر کدام در کلان جدا از یکدیگر است ؛ بچه های نفت لباسشان آبی نفتی است و بچه های ملی حفاری لباس کارشان قرمز است اما وقتی به نبرد با آتش می روند همه آنها لباس آتش کاران را به تن دارند و یکدست به میدان مبارزه با آتش می روند. حیدری و مکوندی و بابا احمدی و صفی خانی و کمالی و صفری به نام کوچکشان شناخته می شوند و مسعود و مهران و علی و شهباز و غلام و احمد و مراد و تقی اند و همه یکدل و یک مرام به نبرد آتشی می روند که از دوردست و از پشت شیشه های ماشین هم صورت را می سوزاند. در آنسو نیز در بین دو مدیرعامل این دو شرکت وحدتی مثال زدنی شکل گرفته که گویی سپهری و عالی پور سالهاست در کنار هم بوده اند. در این میان نکات ریزی که بیژن عالی پور در جلسات بیان می کند برایم جالب می شود. عملیات سخت است و حتما در این عملیات ها ماشین یا وسیله هایی آسیب می بیند و هر گاه در جلسه ای مدیری یا عضوی از جلسه ای از دو شرکت بخواهد بگوید ماشین ما یا آتی واگن ما ؛ عالی پور سریعا واکنش نشان می دهد و می گوید آقا ما و شما نداریم همه یکی هستیم و ادامه می دهد همه اینجا یکی هستند . مشخص است او موهایش را فقط سفید نکرده است بلکه برای ذره ذره اش کوله باری از تجربه اندوخته است. بگذریم ؛ گام آخر مهار در حالی در حال رقم خوردن است که آتش نشانانی که از گچساران و آغاجاری و مارون و کارون و اهواز به فرماندهی علی صفی خانی آنجا هستند با نصب 12 مانیتور ثابت و سیار وظیفه خنک کنندگی را بر عهده دارند و کارشان چنان حساس و ویژه است که در هر ساعت 144 هزار لیتر آب را به سمت آتی واگن و دهانه چاه فوران می کنند تا دو راننده ای که قرار است به دل آتش بزنند و استینگر را به دهانه چاه ببرند بتوانند عملیات را انجام دهند. رگ سفید به جبهه های مختلف کاری تبدیل شده است و هر کدام دقیقه ای را از دست نمی دهند. در جبهه دیگر عملیات پنج هزاربشکه سیالات کشتن چاه در مخازن گل ساخته شده است و پمپ تراک های سیمانکاری جهت پمپاژ در محوطه مستقر شده اند. دو خط لوله 2؛3 و 5 اینچ جهت پمپاژ سیالات به طول 460 متر نصب شده است . مراد کمالی مدیر ترابری نفت، وظیفه سنگینی بر دوش دارد و آماده سازی چندین دستگاه بولدوز d8و d7و d9 را به همراه دارد و نباید بگذارد ماشینی از کار بیفتد و این دستوری است که فرمانده به او می دهد. در جبهه دیگر دو دکل حفاری در حال حفاری هستند و مطابق برنامه پیشرفت خوبی داشته اند.کار به خوبی پیش می رود. و اما نباید افرادی را فراموش کرد که در طول این مدت در پشت صحنه وظیفه خدمات رسانی را به نیروهای عملیاتی داشتند چرا که بی شک آنها نیز در پشت خط مقدم با این حجم کار وظیفه سنگینی بردوش دارند. از رختشوی خانه(لاندری)،حراست، بهداری، کمپانی من ها، و نیروهای خدماتی که در اردوگاه امکان تجدید قوای نیروها را به عهده دارند و به احترام همه آنها کلاه از سر بر می داریم و برای تسریع در پایان موفقیت امیز عملیات دعا می کنیم. خبرنگار اعزامی روابط عمومی مناطق نفت خیز جنوب علی مراد کاظم پور